نام پدر : گدا
تاریخ تولد :1331/10/15
تاریخ شهادت : 1358/06/06
محل شهادت : بیمارستان قم

زندگی نامه

طلبه شهيد: رستم حسين زاده فرزند: علي
استان: مازندران شهرستان: آمل
تولد: ۵/ ۱0/ ۱۳۳۱- لاسم لاريجان شهادت: ۶/ ۴/ ۱۳۵۸- قم 
از گردنه هاي گناه كه بر گردي در اين سوي خط قرمزهاي شرع، در كنار سلام آفتاب در روشنايي جاده و بر سبزينه پوش عبوديت مردان عارفي را مي بيني كه از جنس عروجند و پرواز و شعارشان: 
       حجاب چهره جان مي شود غبار تنم        خوش آن دمي كه از اين چهر پرده برفكنم
شهيد «رستم حسين زاده» فرزند علي، نمونه کاملي از اين انسان هاست. کودک ساده روستايي با نام مستعار «حسين». 
راستي بين رستم و حسين چه تناسيي برقرار است؟ رستم، نماد يك ايراني اصيل و قهرمان است و حسين، نماد حفظ دين و غيرت. 
سال ۱۳۴۳ وارد حوزه شد و در مسجد جامع آمل مشغول به تحصيل شد. سال ۱3۵۳ راهي قم شد- شهر علم و اجتهاد؛ شهری که دری از درهای بهشت از آن جا باز می شود. لااقل برای رستم یا حسین این گونه شد-
در قم، وارد مدرسه سعادت شد، مدرسه ای که توسط اساتید گرانقدري چون حسن زاده آملی و جوادی آملی–حفظهما الله- اداره می شد. ازگلستان حضور علمی این بزرگواران یک دامن معرفت چید و در زلال درس اخلاق استاد مشکینی غبار جان شستشو داد.  
فقط درس هم نبود. شهید برتر از آن بود که فقط درسی بگیرد، بحثی کند و روزگاری به سر برد. او درس را به خاطر علم و علم را برای عمل می خواست. عمل شرط لازمش علم است، اما شرط کافی عمل چیست؟ 
حتی در آن روزها که چیزی غیر از ادبیات، فقه، اصول و نهایتا فلسفه در حوزه ها رایج نبود، به آموزش زبان انگلیسی پرداخت. فتنه کمونیست و توده اي ها را در حد توان پاسخ گفت و اين کار را با انتشار آن چه آموخته بود و نيز پخش مجلات مذهبي انجام مي داد. ايشان مي خواست از حریم دین دفاع کند و در اين امر کوتاهی نکرد تا سرانجام به دست ساواک افتاد. 
سیلی خوردن برای خدا هم، دفاع از حریم دین است و بسيار با ارزش. زندان رفتن برای خدا هم سعادت و فوزی است که در شأن هر کسي نيست. 
چه زيباست اگر این لطمه خوردن ها، نردبانی شود برای صعود! و اشک های استاد جوادی آملی در تشییع پیکر این شهيد بزرگوار مهر تاييدي است بر اين هجرت هاي زيباي آسماني. 
 
شمشیر تیز  عشق نشان وجود ماست
بی زخم تیر  زمعرکه بیرون نمی رویم
ما عاشقیم کشته شدن افتخار ماست.
 بیرون شدن ز معرکه بی زخم عار ماست
«روحش شاد و راهش پررهرو باد»