1 – ای مردم ! سعی کنید مسلمان واقعی باشید و به احکام الهی خوب توجه داشته باشید و به آن عمل کنید . کاری نکنید [که] فقط در شناسنامه مسلمان باشید ، بلکه تلاش کنید از نظر ایمان مسلمان باشید .
2 – جنگ را فراموش نکنید ، به قول حضرت امام که عزت ، شرف و میهن ما در گرو جنگ است و اگر ما نسبت به جنگ بی تفاوت باشیم و اگر دشمن نفسی تازه کند ، هر جنایتی که دلش می خواهد [می کند] .
3 – یار امام اشید ، امام را تنها نگذارید و قدر این نعمت الهی را بدانید ... و از نعمت های خدا قدر دانی کنید . یکی از نعمت ها همین انقلاب ایران است .
4 – ای مردم ! تقوا داشته باشید و از خدا بترسید که هر کاری می کنید او شما را می بیند . ( خلق کل شیء و هو لکل شی علیم ) و چرا از خدا نمی ترسید و در محضر خدا کناه می کنید و از بچه چهار ساله می ترسید و در محضر او گناه نمی کنید ؟ مردم روز قیمامت روزی است که خدا وند به هیچ کس رحم نمی کند . و هر کس به سزای اعمال خود می رسد . از گناهان خود داری کنید و تقوی داشته باشید ، غیبت نکنید و دروغ نگویید که عذاب خدا خیلی سخت است و ما به خدا پناه می بریم .
5 – پدر عزیزم ! بعد از شهادت من ناراحتی نکنید ، که منافقان و دشمنان اسلام شاد شوند . به خدا توکل کنید که خدا با صابران است
6 – برادرانم ! .... به شما توصیه می کنم دل به دنیا نبندید و فکر آخرت باشد ، دنیا محل گذری است که همه ما باید از آن هجرت کنیم ... [از] افراد پست کناره گیری کنید ، که اینها در اصل  دشمنان اسلام و خداهستند .

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سید مجتبی حسینی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/6/1343 ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

سید مصطفی حسینی ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

محترم رضا نژاد ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده ای مذهبی متولد شد .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

شهید برای آموزش قرآن به کلاس قرآن می رفت .

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

ابتدایی ـ سپاه دانش ـ به صورت شبانه ـ 3 سال

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

شهید بعد از ترک تحصیل به کار مشغول شد .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید به علت مشکلات مالی ترک تحصیل کرد .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد .

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

فخری فتح الهی

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

3 فرزند ـ سیده سارا ـ سید کاظم ـ سیده فاطمه

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر خود نیکی و محبت می کرد .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

شرکت جین مد آمل

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شهید در راهپیمایی شرکت می کرد .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شهید عضو بسیج بودند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت:

ام الرصاص ـ 25/10/65 ـ اصابت خمپاره

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

11 سال مفقود ـ گلزار درویش فخرالدین ـ موزیرج بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

همسر شهید:

ایشان به کبوتر علاقه داشتند و چند کبوتر در منزل داشتند که از آن ها نگهداری می کردند روزی یکی از پروانه ها آمد روی درخت انار حیاط مادر شوهرم نشست. ایشان در حیاط بودند و من در حال جمع کردن لباس بچه ها از روی طناب بودم که دیدم ایشان با خودش حرف می زند و به کبوتر می گوید: کی می شود تو در تشییع جنازه من شرکت کنی و روی تابوتم بنشینی؟ و به پروانه می گوید: کی می شود مثل تو پرواز کنم؟ در این لحظه من نزد ایشان رفتم . گفتم: خوب درد و دل می کنی ها؟ کی می شود بروی؟ گفت: منم و این پروانه . پروانه می داند عاقبت من چه می شود. گفتم: چه میشود؟ گفت پروانه پرواز می کند و مرا می برد. درست همان روزی که تابوت او را آوردند دیدم که تمام کبوتر ها روی تابوت او را گرفتند و او را تا قبرستان تشییع کردند و او مثل پروانه پرواز کرد و رفت.