نام پدر : سید حسین
تاریخ تولد :1344/10/05
تاریخ شهادت : 1364/12/04
محل شهادت : جزیره مجنون

زندگی نامه

شهید سید محمود حسینی زاده در بهار سال 1344 در میان خانواده‌ای مذهبی در روستای سوته دیده به جهان گشود. ایشان در شش‌سالگی پا به دبستان نهاد و با ذوق و شوق فراوان تا اخذ مدرک دیپلم پیش رفت. وی در زمان تحصیل دوران راهنمایی که مصادف با برپایی نظام جمهوری اسلامی بود شرکت فعالانه داشت و در سال 1358 با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی ایشان نیز از اولین کسانی بود که حدود چهار ماه همراه دو نفر از برادران هم محلی جهت شرکت در این تشکیلات راهی بسیج مستضعفین فریدون‌کنار شدند خبر از شرکت در آزمون ورودی و موفقیت در آن مدت چهار ماه از اولین گروه 30 نفره که در بسیج مشغول گذراندن دوران آموزشی، نظامی و عقیدتی بودن. ایشان تصمیم گرفت تا جهت خدمت به نظام مقدس اسلامی را یک خدمت مقدس سربازی شود، لذا برمبنای این انگیزه در پاییز سال 1364 قبل از انقضای مدت قانونی داوطلبانه به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و بعد از گذراندن دوره سه ماهه آموزشی به جمع رزمندگان لشکر 92 اهواز که در دزفول مستقر بودند پیوست و بعد از مدت کوتاهی روانه خط مقدم جبهه کوشک گردید. در جریان درگیری‌های مکرر در کوشک یک بار از ناحیه گردن به شدت مجروح گردید و مدتی را در بیمارستان‌های صحرایی و پشت جبهه تحت درمان بود اما هیچ کسی خانواده او در جریان این موضوع نبودند. شهید بعد از گذراندن یک دوره آموزشی سخت و دشوار موفق به اخذ اجازه بالا شد که به درج گروهبان دومی مفتخر گردید. ایشان پس از انتظاری طولانی در طی چند سال سرانجام در یکی از عملیات‌های آبی خاکی در منطقه جزیره مجنون در تاریخ 4/12/1364 به خیل کاروانیان شهیدان پیوست در حالی که همچون مولایش حسین ع سر مبارکش از  بدن مطهر جدا و چون علم‌دار کربلا یک دستش نیز جدا گردیده بود.


وصیت نامه

«بسم الله الرحمن الرحیم»

وصیتنامه سرباز رشید اسلام گروهبان دوم وظیفه شهید سید محمود حسین زادہ

وظیفه هر فرد مسلمانی است که در مقابل دشمنان قرآن و اسلام قیام کن. امام خمینی.*«انالله وانا اليه راجعون»

بنام خدا که وجودم از اوست و به من جان میدهد و جان میستاند. ولی چه بهتر که در راه حق و حریت و در راه آرمان و مکتبم جانم را بگیرند و به خیل شهدا بپیوند.با درود بی پایان خداوند بر رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین و بقیةالله اعظم حجة ابن الحسن العسکری روحی اله الفداء و نائب بر حقش وشما مردم شہید پرور، وصیت خویش را اینگونه مینگارم،

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا، بل احیاء عندربمہم یرزقون»

من بر اساس تکلیف شرعی و دینی خویش پا به عرصه مقدس سربازی نهادم تا دین خویش را نسبت به مکتب انسان ساز اسلام اداء کرده باشم، باشد که قطره خونی به دریای خون شهداء هدیه کنم و همچنین به ابر جنایتکاران وام الفاسادان عصر بنمایانیم که از این پس تحت فسق و فجورتان قرار نخواهیم گرفت و تا وجود آخرین جرثومهٔ تباهی در عالم از پای نخواهیم نشست و مبارزه و ستیز خواهیم کرد اگر چه در این راه کشته شویم باز هم پیروزیم زیرا آرمان ما باقی میماند «اکرم الموت القتل فی سبیل الله» ما مسلمانان میجنگیم، می رزمیم تا نابودی ریشه کفر و نفاق در کرهٔ زمین. برادران و خواهران عزیز، هر چه در این دنیای چند روزه خوبی و خوشی داشته باشیم پیش از این سختی و شدائد هست، چرا که خداوند تعالی فرمود(لقد خلقنا الانسان فی کبد) پس چه بهتر این سختی را خود به اختیار متحمل شویم و در عوض برای همیشه در ناز و نعمت باشیم. امروز پس از چہارده قرن احکام  خدا بر روی زمین جاری میشود و این احکام که پیامبر عظیم الشان آن همه زحمت برای آن کشیده و فرق امیرالمؤمنین به خاطر آن شکافته شد و خون آقا ابا عبدالله و فرزندان و اصحابش بخاطر آن ریخته شد و زینب کبری(س) و اولاد رسول خدا به اسارت گرفته شد در دست ما است، اگر خدای ناکرده بعلت غفلت ما لطمه ای به اسلام وارد آید۔ بقول امام، اسلام به این زودیہا نمیتواند کمر راست کند. خواهران و برادران زمان، زمان جنگ است جنگ سرنوشت ساز. جنگ بین جنودالله و جنود شیطان، خداوند ما را در بوته آزمایش خویش می آزماید، آزمایشی بس عظیم خونہا باید دادہ شود، جانہا باید فدا گردد، تا موفق در آئیم.* پدر و مادر گرامی و مہربانم: خوشا به سعادت اخرویتان که فرزندی تعلیم و تربیت کرده اید که در راه خالق خویش جان خود را نثار کرده است و شما والدین و خواهر عزیز و گرامی و برادران ارجمند و محبوب و همسر خوب و فداکار و اقوام محترم و معظم و دائیہای ایثارگر. در مرگم ضجه و زاری نکنید زیرا من به اصل خویش بازگشتم و از منجلاب دنیا رهائی جستم و برای هر کسی مرگی است. خوشا به سعادت آن کسی که در سبیل خدا کشته شود و از همه شما طلب عفو و بخشش دارم که رفتار خوبی با شما نداشتم. توصیه ام به دوستان و بازماندگان اینست که رکن اساسی تداوم دهندهٔ مکتب یعنی نماز و تقوا و جهاد را پیشه خویشی قرار دهید، زیرا اساس هر فساد و جنایت عدم اعتقاد به خداوند عزوجل و مایه نبودن احکام الہی میباشد. جهت استقرار و استمرار حاکمیت «الله» و برای اینکه توشه ای برای حیات اخرویمان فراهم کرده باشیم و آیندگان ما را لعن نکنند، جبهه های نبرد با خصم را خالی نگذارید، زیرا پیروزی یا شکست اسلام منوط به موفقیت یا هزیمت ما میباشد.* به امید پیروزی و به اهتزاز درآمدن پرچم «لا اله الا الله » برمرتفعترین قلهٔ جهان و با آرزوی سلامتی و طول عمر برای رهبر عزیز روح الله الموسوی الخمینی.

هر که بر شمع خدا آرد پف/شمع کی میبرد بسوزد پوز او

چراغی را که ایزد برافروزد/هر آن کسی پف کند ریشه اش بسوزد

من به این جهت این وصیتنامه را نوشتم چون میدانم به احتمال ٪۸۰ بر نمیگردم و مجددا از همه فامیلان، بستگان و دوستان و بویژه اعضای خانواده طلب عفو و بخشش دادم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته خداوند یار و یاور تان باشد. گروهبان دوم وظیفه شهید سید محمود حسین زاده