نام پدر : حسین
تاریخ تولد :1334/12/12
تاریخ شهادت : 1361/01/04
محل شهادت : عین خوش

وصیت نامه

* وصیت نامه شهید علی اصغر حسین زاده*

 

بسم الله الرحمن الرحیم

« ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون »

(( مپندارید آنانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد خدای خویش روزی می خورند. ))

درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی، درود به شهیدان انقلاب اسلامی ایران و شهیدانی که در راه الله، حق بر علیه باطل و صدام تکریتی و بعثی یون می جنگند. درود به ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروی هوایی و نیروی زمینی و نیروی دریایی. درود به بسیج مستضعفین و ارتش بیست میلیونی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران. درود به ارتش جمهوری اسلامی جهانی، درود به مردم حزب الله و شهیدپرور با ایمان ایران.

به نام خدای شهیدان که از تبار امام حسین (ع) می باشند. جنگ ایرران با صدام بعثی عراقی، ضمناً پیروزی با ایران است، مملکتی که بیست میلیون ارتش داشته باشد، این مملکت آسیب پذیر نیست. پیروزی این جنگ تنها برای ایران نیست بلکه کلیه کشورهای ممالک جهان می باشد. چون که امام زمان (عج) را داریم و رهبر و ولایت فقیه امام خمینی را داریم، ما پیروزیم.

ای امام امت، ما مردم کوفه نیستیم که امام حسین (ع) را تنها بگذاریم، ما تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونی که در بدن داریم و در جریان دارد به خواست خداوند و رضای او و به قدرت او به یاری الله نثار خواهیم کرد. ما عاشق امام حسین (ع) و کربلای حسین هستیم. مکتب آزاد و روش شهیدان حسین بن علی (ع) و زندگی او سرمشق زندگی ماست. ما زیر بار عجز و ذلت زندگی نخواهیم رفت. ما اسلام را می خواهیم، غیر اسلام را قبول نداریم. هر کس یا هر کشوری که اسلام راستین و دین پیغمبر اکرم (ص) و دوازده امامان و امام مهدی (عج) و نائب بر حق او و ولایت فقیه امام خمینی را دارد. ما به آن کس یا به آن کشور هم مکتب و هم دین برادریم در غیر این صورت آنها را نمی پذیریم.

رهبری و فرماندهی را مستقیماً امام زمان (عج) به عهده دارد که در همه جا آقا امام زمان (عج) همه جا تشریف دارند و ما به چشم خودمان می بینیم که دارند کمک می کنند.

در جبهه امتیاز کار ما اسلامی بودن ماهاست. ما که مسلمانیم باید اول پیش قدم باشیم. تمام مسائل چه کلی و چه جزیی باید به آن توجه شود و ما باید خودمان با این رفتارمان اسلام را پیاده بکنیم. ما هیچ اختلافی در بین نداشته باشیم، پیروزی حتمی است. ما پیروزیم، افتخار و با ارزش تر از همه ایمان محکمی و عمل صالحی است و جهاد فی سبیل الله سربلندی و جاودانگی است که در روز قیامت با انبیا (ص) و امامان (ع) محشور شده است.

ضمناً ای پدر و مادر گرامی و برادر و خواهر وقتی خبر شهادت فرزند و برادر شما رسید، روحیه ای شاد و خوب و عالی داشته باشید. برایم گریه نکنید، اگر نمی توانید جلوی گریه تان را بگیرید، برای سرور شهیدان امام حسین (ع) و علی اکبر امام حسین (ع) و قاسم بن الحسن (ع) و یارانش و به شهیدان در جبهه های کربلای ایران و سایر شهیدان ایران و جهان گریه کنید.

قرآن کریم در سوره توبه آیه 38 می فرماید:

(( ای کسانی که ایمان آورده اید چرا هنگامی که به شما گفته می شود، حرکت به سوی جهاد در راه خدا سنگینی بر زمین می کنید و سستی اهمال می کنید. دنیا را به جای آخرت راضی شده اید با اینکه متاع دنیا در برابر آخرت جز چیز کمی نیست، اگر حرکت نکنید بسوی جهاد، خدا عذاب می کند شما را، عذابی دردناک و بجای شما گروه دیگری غیر از شما قرار می دهد. برای یاری دین و شما هیچ زیانی به او نمی رسانید و خداوند بر هر چیزی قادر است. ))

« من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیته و من دیته »

(( هر کس که مرا طلب کند، خواهد شناخت و هر کس مرا در بیابد، خواهد شناخت و هر کس که مرا شناخت، عاشقم خواهد شد و هر کس که عاشقم شود، عاشقش خواهم شد و هر کس که عاشقش گردم، او را خواهم کشت و هر کس را که بکشم دیه او به گردن من است و هر کس که دیه اش به گردن من باشد، دیه او را خواهم پرداخت. ))

پس از ستایش خداوند سبحان، درود بر رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار بالاخص درود بر حضرت مهدی امام زمان (عج) و درود به نائب بر حقش امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و ولایت فقیه ایران و درود بر ملت شهید پرور ایران.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

نوشته شده در شب جمعه بعد از دعای کمیل

 

*****************************************

 


زندگی نامه

شهید «علی‌اصغر حسین‌اده»

نام پدر: حسین

سال 1334 بود که قدم به کاشانه «حسین و ربابه» گذاشت؛ کودکی رشدیافته در دامان پدر و مادری سختکوش و دین‌دار، از روستای «ازباران» فریدونکنار.

از پنج سالگی با قرآن همنشین شد و از همان اوان خردسالی، به نماز روی آورد.

«علی‌اصغر»، دوران ابتدائی را در روستای «شیرمحله» گذراند و راهنمائی را در فریدونکنار. سال اول دبیرستان، ترک تحصیل کرد.

پدرش از فعالیت‌های سیاسی علی‌اصغر، چنین یاد می‌کند: «او نفرت زیادی نسبت به منافقان داشت. یک‌ماه بود که از او خبر نداشتیم. به آمل رفتم. پایگاهی به نام «فدائی امام» بود که نزدیک به دویست نفر در آن‌جا حضور داشتند. گفتم: پسرم حول‌وحوش یک‌ماه است که نیامده! آن‌ها گفتند: پسرت همراه یک عده رفته تا با منافقانی که آن‌جا حضور دارند، مبارزه کند.»

علی‌اصغر از 1/2/1355 الی 1/2/1357، به مدت دو سال ـ یک‌سال در مشهد و یک‌سال در قوچان ـ به خدمت سربازی مشغول بود.

در سال 1360 به عضویت سپاه پاسداران در آمد و پس از اعلام جنگ از سوی عراق، در همین کسوت، عازم منطقه جنگی شد تا به جنگ با دشمنان اسلام بپردازد.

مادر می‌گوید: «علی‌اصغر که از جبهه مریوان برگشت، گفت: ما به مأموریتی رفته بودیم و در یک غار گیر افتادیم. دو روز کامل در محاصره بودیم و غذا نداشتیم. مجبور شدیم از گیاهان داخل غار استفاده کنیم. عراقی‌ها به داخل می‌آمدند، اما ما را نمی‌دیدند.»

«رقیه حیدری»، بانوی مومنه‌ای بود که علی‌اصغر با او ازدواج کرد؛ و ثمره این پیوند، پسری به نام «علی‌اصغر» بود.

علی‌اصغر، عاشق امام و ولایت بود. یکی از هم‌رزم‌هایش به نام «حاج‌حسین نیک‌پرور» می‌گوید: «قبل از عملیات رمضان، علی‌اصغر گفت: خدایا قبل از این‌که شهادت را نصیبم کنی، دیدار رهبر عزیزم را قسمتم کن. همان شب خوابید؛ اما فردا صبح به من گفت: در خواب، رهبر را زیارت کردم.»

علی‌اصغر، در نهایت پس از رشادت‌های فراوان، در چهارمین طلوع یکی از ماه‌های بهاری سال 1361، به شهادت رسید؛ و سپس در گلزار شهدای زادگاهش ازباران، به خاک سپرده شد.