نام پدر : علی
تاریخ تولد :1343/07/15
تاریخ شهادت : 1361/04/03
محل شهادت : هویزه

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

فرزاد حسنی اصطلخی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

15/7/1343 - رامسر

3- نام و شغل پدر :

علی، کارمند

4- نام و شغل مادر:

زینب، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

چهار برادر و سه خواهر. فرزندسوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

فتانه- خواهرشهید: پدرم عاشق قرآن بود و خودش معلم قرآن بود از همان موقع در منزل کلاس هایی می گذاشت و قرآن را همراه پدرمان یادگرفتیم یعنی ما با قرآن ناخودآگاه بزرگ شدیم که ایشان هم از این قاعده مستثنا نبود. برای قرائت قرآن صدای قشنگی داشتند. شب های جمعه با اعضای خانواده می نشستیم و یکی یکی قرآن می خواندیم. اکثر دعاهایی که در سطح شهر برگزار می شد سعی می کرد حتی المقدور شرکت کند.

فرشته - خواهرشهید: در خانواده ای مذهبی بزرگ شده بود که به قرآن و دعا علاقه بخصوصی داشتند. نماز       می خواندند. به اهل بیت ارادت داشتند وقتی که محرم می شد یک حالت به خصوص داشتند، لباس سیاه     می پوشیدو در جلسه های روضه خوانی شرکت می کرد.

محمدرضا مهدی زاده: در جلسات مسجد مثل قرآن و اینها و سخنرانی شرکت می کرد. سعی در برپایی نماز داشت و در نمازهای یومیه و جماعت حتی شرکت می کرد و در دعا توسل و کمیل شرکت می کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

 منزل نزد پدر خود که معلم قرآن بود

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ــــــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

تا پنجم ابتدایی مدرسه 17 شهریور رامسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

تا دوم راهنمایی مدرسه کاشانی رامسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

تابستان سر کار می رفت تا کمک خرجی برای پدر و خانواده باشد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

فتانه- خواهرشهید: یکی از دلایلش این بود که تمایل داشت به جبهه برود و بعد در آن موقع گروه های بسیج و مقاومت هم یک سری کارهایی در رابطه با پشتیبانی جبهه زیاد انجام می دادند بسیار خودش را درگیر این مسائل کرده بود.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

فتانه - خواهرشهید: در میان اعضای خانواده یک روحیه ی شاداب تر و فداکاری داشتند و همه ی اعضای خانواده ارادت خاصی به ایشان داشتند. با اینکه سنش 16، 17 سال بود ولی خیلی چیزها را می فهمید و درک می کرد. از همان زمان جنگ یک شخصیت برجسته ای در بین اعضای خانواده و هم سن و سالها داشتند. نسبت به پدر و مادر احترام خاصی قائل بود و با مادر خیلی خوب بود. همیشه تاکید می کرد که دوستان تان از چه کسانی باشند و چگونه باشند. تابستان که مدرسه نمی رفت بیکار نبود و کارهایی مثل دست فروشی و هر کاری که  می توانست برایش سرگرمی بیاورد انجام می داد.

فرشته - خواهرشهید: در قبال خانواده احساس مسئولیت می کرد. به برادر و خواهر کوچکتر خود در مورد احترام به پدر و مادر سفارش می کرد. غمخوار پدر و مادر بود. رابطه ی او با اعضای خانواده صمیمی بود. در مورد حجاب و کمک به محرومین سفارش می کرد. تابستان ها سرکار می رفت تا کمک خرج خانواده باشند.

محمدرضا مهدی زاده: اخلاق نیکویی داشت و زمانی که عضو بسیج شدند و به جبهه رفتند اخلاق و رفتارشان بهتر از قبل شده بود. همه را دوست داشت. همیشه انسان صبوری بود و در تصمیم گیری ها با دیگران مشورت می کرد و همیشه شاداب بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

فتانه- خواهرشهید: چون پدر من فردی مبارز بود و در مجالس ایشان شرکت می کرد. قبل از انقلاب یک سری مجالس در خانه ها برگزار می کردند گاهی پدر ایشان را همراه خود می برد و معمولا شرکت می کرد و بعضی وقت ها پخش بعضی از اعلامیه هایی که پدر  به صورت مخفیانه به منزل می آورد برای پخش از وجود این شهید استفاده می کرد.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

فرشته - خواهرشهید: در مسائل سیاسی او هم مثل تمام مردم در مبارزه با رژیم پیشتاز بود و در جلسه های مخفی که در شهرها بود شرکت می کرد. یادم هست که روز بعد از جلسه ای که با پدر در آنجا بودند وقتی که به خانه آمدند با برادر بزرگم تمام کتابهایی که داشتند درباره ی امام با کمک اعضای خانواده در گونی ای بزرگ ریختند مخفی کردند تا دست ساواک نرسند. پا به پای مردم در تظاهرات شرکت می کرد. اکثر وقت ها در مبارزه با منافقین بود یادم است یک هفته برای مرخصی آمد که آن یک هفته را با برادران پاسدار و گروه مقاومت  بسیج در جنگل های کتالم در حال مبارزه بودند.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

محمدرضا مهدی زاده: عضو بسیج بود و فعالیت زیادی داشت. بیشتر اوقات را در بسیج می گذراند. برای جمع آوری کمک های مردمی به جبهه هم کمک می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

27/12/واحد بسیج رامسر عازم جنوب شد. عضویت بسیجی

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

مسئولیت تخریب چی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

4/4/61 هویزه به شهادت رسید.

محمدرضا مهدی زاده گفت: برای خنثی کردن مین رفته بودند که پایش به مین خورد و منفجر شد و شهید شد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

7 تیر 61 تشییع شد. گلزار بهشت زینبیه رامسر دفن شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

فتانه - خواهرشهید: اولین اعزام یادم است که شب با مادر خداحافظی کرد و کنار مادر خوابید. صبح وقتی خواست برود خداحافظی کرد از همه و ما تا سرکوچه بدرقه اش رفتیم ولی نگذاشت جلوتر برویم و خودش هر لحظه در هنگام رفتن برمی گشت و نگاه می کرد. با دستش خداحافظی کرد. این صحنه هیچ وقت از یادم نمی رود.

فرشته- خواهرشهید: وقتی که شهید برای مرخصی به رامسر آمده بود دیدم که دست های شهید تاول زده بود و زخم عمیقی داشت وقتی که پرسیدم امتناع کرد از جواب دادن چند بار از او پرسیدم گفتم باید به ما بگوئید که چه شده. گفت :« در آنجا با آهن هم سر و کار داریم وقتی خانه ها و مکان های مسکونی مورد حمله قرار  می گیرد ما برای جا به جا کردن و باز کردن راه برای رزمنده ها آهن و سنگ هم جا به جا می کردیم.»

محمدرضامهدی زاده(دوست شهید) می گوید : شهید همیشه صبور بود و در تصمیم گیری ها با دیگران مشورت می کرد . از لحاظ تعادل روانی هم روحیه ای شاداب و خوبی داشت . 

 

 


وصیت نامه

*توصیه نامه شهید فرزاد حسنی*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید و مراقب چهره های منافق باشید و گول آنها را نخورید. نماز اول وقت را فراموش نکرده ودر انجام فرائض دینی کوشا باشید. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.