نام پدر : علی اکبر
تاریخ تولد :1345/01/01
تاریخ شهادت : 1362/07/27
محل شهادت : مریوان

وصیت نامه

1- شما مردم هم باید بدانید که جبهه آمدن من به خاطر خودسازی و جهاد در راه هدفم بود و من چون احتیاج به خودسازی داشتم به این دانشگاه روی آوردم.
2- فکر کنید و حرکت کنید. فکر دنیا نباشید و به یاد آخرت باشید. مسئولیت خودتان را انجام دهید. شهدا فردای قیامت حق شان را از همه می‌خواهند. سنگرها را با خلوص نیت حفظ کنید و همیشه در خط امام باشید.
3- پیام شهدا این است که صراط مستقیم را در پیش گیرید و از جنگ نترسید. از مردن نترسید اما از وجدان و اعمال خودتان بترسید.
4- تو ای پدر!‌همچنان استوار باش و همیشه در صحنه حضور داشته باش و فرزند است را آماده جهاد علیه کفر کن تا دشمنان بدانند که می‌میریم با عزت اما زندگی نمی‌کنیم با ذلت.
5- به خانواده خودم عرض می کنم که همیشه در صحنه باشید. نکند ناراحت باشید که دشمنان سوء استفاده می‌کنند. ناراحتی را با رفتن به دیدار خانواده شهدا رفع کنید و درد و دل خانواده‌های شهدا را درک کنید و به آنها روحیه بدهید.
6- شهید بااخلاص عمل و ایثار جان خود در راه خدا شهید است. شهید آن است که تمام عمل او به خصوص جهاد او برای خدا باشد.
7- دوستان من! اگر خسته نمی شوید هر هفته یک بار لااقل سر قبرم بیایید و فاتحه‌ای بخوانید.
8- شکر خدا که مرا یاری کرد تا بتوانم در جهاد اسلام علیه کفر شرکت کنم و با دشمن خدا و دشمن اسلام و قرآن مبارزه کنم. شما مردم هم باید بدانید که جبهه آمدن من به خاطر خودسازی خودم و جهاد در راه هدفم بود.
9- حتماً سر نمازهایتان امام را دعا کنید.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رضا حسن زاده درازکلاء

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1/1/1345 ، سوادکوه ـ روستای خطیرکلا

3- نام و شغل پدر :

علی اکبر ـ بازنشسته

4- نام و شغل مادر:

ام البنین خلیلیان ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

11 فرزند ، فرزند نهم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

زندگی متوسطی داشتند .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان 17 شهریور-سوادکوه روستای سرچاک

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه بوعلی شیرگاه روستای بهداری

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان آیت الله طالقانی شیرگاه سرچاک، رشته علوم تجربی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

به علت رفتن به جبهه ادامه نداد .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادرش خیلی علاقه داشت و با همه مهربان بود .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در پخش اعلامیه و راهپیمایی فعال بودند .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه : ـــــــــــ

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

یک بار ـ 20/1/62 حدود 6 ماه  سواد کوه ، لشکر 25 کربلا ، مریوان

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

6ماه و 26 روز

4- مسئولیت در جبهه :

تخریب چی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

27/7/62 مریوان عملیات والفجر 4 سوختگی کامل بدن

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

17/9/62 گلزار شهدای امام زاده حمزه چالی شیرگاه

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

علی اکبر حسن زاده - پدر شهید : ایشان یک دوره آموزشی سه ماهه رفته بودند و برگشتند برای بار دوم که داشتند می رفتند آن روز من جنگل بودم داشتم می آمدم خانه که روی پل ایشان را دیدم . دیدم دستش ساک است . از او پرسیدم کجا می روی ؟ گفت : جایی کار دارم و بر می گردم . آمدم خانه سوال کردم رضا کجا رفت . گفتند خبر نداریم رفت بیرون . مدتی گذشت دیدم خبری ازش نیست زنگ زدم سپاه گفتند پیش ما نیست آن زمان اعزام به جبهه از پل سفید بود .زنگ زدیم پل سفید گفتند آمد این جا و اعزام شد . خبری از او نداشتیم بعد از چند ماه نامه اش به دست ما رسید و بعد از مدتی به مرخصی آمد به او گفتم پسر وقتی می خواستی بروی لااقل از ما خداحافظی می کردی و من به تو پول می دادم . آن روز دست من یک پشته کودحیوانی بود، نه ژ.سه یا کلاش که بتوانم جلوی تو را بگیرم گفت : می ترسیدم به من اجازه ندهید .

زمانی که به مرخصی آمد مادرش در اتاق لحاف گذاشت تا استراحت کند اما دیدم رضا لحاف را جمع کرد و گفت:« شما از جبهه خبر ندارید همرزمان من روی زمین خوابیده اند آن وقت من روی لحاف بخوابم» و بعد از چند روز دوباره به جبهه برگشت .

قبل از این که خبر شهادت ایشان به ما برسد من به همراه خواهر و خواهرزاده ام برای مشهد بلیط داشتیم .دیدم مادرش می گوید من نمی آیم پرسیدم چرا ؟ گفت : خواب دیدم رضا شهید شده و من گفتم چون خواهرم ناراحت می شود من با آن ها می روم و اگر خبری شد من را خبر کنید . ما 9 روز در مشهد ماندیم روز دهم به ما خبر شهادتش را دادند و ماهم برگشتیم و صبح تشییع جنازه کردیم و رضا را دفن کردیم اما بعد از مدتی فهمیدیم جنازه ای که دفن شد رضا نیست و متعلق به شهید دیگری است و دوباره رضا را تشییع جنازه کردیم و دفن کردیم . 


وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد