نام پدر : رجبعلی
تاریخ تولد :1342/10/05
تاریخ شهادت : 1364/11/20
محل شهادت : جاده فاو - بصره

وصیت نامه

1.    پدر عزیز و گرامیم! صبر، بردباری و تحمل مشکلات  را از مولای خودت حسین ابن علی (ع) یاذ بگیرید.
2.    مادرم! مبادا به جای شکر کردن خداوند متعال خدای نکرده، برعکسش با ناراحتی و گریه و زاری بی حد کفران نعمت نمایی که یقین دارم شکر زیاد بجا می آوری و باعث روحیه دادن مادران دیگر شهدا می باشی انشاء الله.
3. برادران و خواهرانم! از شما ینز عاجزانه می خواهم که از امام چهارم (ع) که برادرهایش را در کربلا داده و از زینب کبری (س) آن ام امصائب سرمشق گرفته و کنترل خود را از دست ندهید ... جداً واقعه کربلا و مصیبت ائمه اطهار (ع) به خصوص مصیبت حضرت فاطمه زهرا (س) جانسوز و جانگدز می باشد. هر موقع که خواستید گریه کنید،  برای آنها گریه کنید،  که گریه کردن بر آنها زنده نمودن دین و قرآن و راهشان می باشد.  گریه نمایید بر آنها، که آنها مظلوم می باشند.
4.  کتابهای درسی و بزرگم را از جمله عرب و غیر عربی می باشد به دوستان طلبه ام داده شوئد، تا کتابهای مورد نیاز را به آنهایی که احتیاج دارند بدهند و مازاد بر احتیاج را به کتابخانه آیت الله عظمی مرعشی نجفی در قم تحویل بدهند  تا مورد استفاده عموم قرار گیرد.
5. هرکس که کوچکترین حرفی پشت سر امام عزیز و انقلاب خدای نکرده بزند هرکس که می خواهد باشد، آگاهش کنید ولی اگر آگاهانه باشد، انزجار و نفرتم را از همین جا و از حرفش اعلام می دارم و روز قیامت جلویش را می گیرم.
6. در مراسم مذهبی  به خصوص در نماز جمعه اگر امکان دارد، شرکت نمایید و برای فرج آقا امام زمان (عج) و برای سلامتی امام امت وبرای پیروزی رزمندگان زیاد دعا نمایید.
7. سلامتی و خدمت کردن بشتر شما به اسلام و قرآن را از خداوند متعال خواهانم. 

وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

محمد حسن زاده امیری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

5/10/1342 ـ روستای امیرکلا ـ شهید روز میلاد پیامبر به دنیا امد .

3- نام و شغل پدر :

رجبعلی ـ مغازه دار

4- نام و شغل مادر:

آمنه آل رضا امیری ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

9 فرزند ، شهید فرزند هشتم بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی به دنیا آمد .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

به مکتب خانه برا ی  آموزش قرآن می رفت . شهید درس حوزوی خواندند.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

شهید برای تحصیل درس حوزوی به قم رفتند .

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ـــــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

رشته علوم انسانی ـ بابل

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید درسش را تا مقطع دیپلم به پایان برد و به حوزه علمیه قم رفت .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار مهربانی می کرد و احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل ـ طلبه

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره ) بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در راهپیمایی شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

1359 ـ امیرکلا ـ سپاه ـ فاو

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

رزمنده

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

20/11/64 ـ فاو ـ اصابت خمپاره ـ عملیات والفجر 8

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

25/11/64 ـ گلزار شهدای آرمگاه  شایستگان ـ امیرکلا ـ بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید : شهید بسیار متواضع و فروتن بودند و دارای حجب و حیا ، امانتداری ، حفظ اسرار ، سعه صدر ، اخلاق در عمل ، صداقت ، صفا و صمیمیت ، گشاده رویی ، نظم و انضباط و وقت شناسی بود.وفای به عهد داشتند . اهل نماز و قرآن و دعا بودند و عاشق اهل بیت و ائمه بودند .

خواهر شهید : من دختری به دنیا آوردم و اسمش را فاطمه گرفتم آن روز که زایمان کردم شهید به منزل ما آمد وقتی فهمید فرزندم دختر است  گفتند شاد باشید نکند خدای ناکرده  صورت بچه را بزنی زیرا او هم سید است وهم، هم نام فاطمه (س) است.

ـ شهید در طول سال بیشتر روزها را سعی می کردند روزه بگیرند . مادرم گاهی اوقات فراموش می کردند که ایشان روزه هستند مهمانی به منزل ما می آمد  مادرم شهید را برای غذا خوردن صدا می زد و شهید عصبانی می شد  که چرا جلوی مهمان ابراز کردند که من روزه دارم . شهید کارها را برای رضای خدا می کردند و اگر کسی می فهمید آن را به حساب ریاکاری می گذاشتند .

پدر شهید : شهید کوچک بود اصلاً سر و صدا نداشت شیطنت هم نمی کرد . بی آزار و ساکت بود بیشتر درس می خواند و اصلاً اهل گریه نبود تکالیفش را خوب انجام می داد و به حرف ما همیشه گوش می داد و در کارها به ما کمک می کرد . 


زندگی نامه

روحاني شهيد: محمد حسن زاده
استان: مازندران شهرستان: بابل- اميركلا
تولد: 1342 شهادت: 11/2/1365- فاو
باران عشق مي‌باريد و رايحة زيباي شقايق در پگاه شهادت مشام جان‌هاي خسته را طراوتي تازه مي‌بخشيد. در فصل لاله رويان، به وقت طنازي شقايق و به گاه رويش نيلوفر، گلي در گلستان روييد كه نسيم وجودش موسيقي زيباي عاشقي بود. بادي ملايم، برگ‌هاي سبز درختان اميركلا را مي‌رقصاند و رايحة بهار را براي اهالي خانه‌اي سبز به ارمغان مي‌آورد.
در پگاه يكي از روزهاي خوب خدا در سال 1342 كودكي ديده به جهان گشود كه راز و رمز خلقت را بار ديگر آشكار كرد. كودكي هم آغوش مهر، محمد نامي كه بسان پيچك بر قامت مهر مادر پيچيد. در آن لحظه‌هاي شكفتن، شيرين‌ترين صدا، چكامة ‌سبز ايمان بود كه پدر با صداقتي آسماني در گوشش نجوا مي‌كرد.
«محمد حسن زاده» رسم ادب را در ادبستان مادر آموخت و دوران ابتدايي را هم‌پاي ديگر بچه‌هاي محل با شور كودكانه سپري كرد.
صبحگاهان دانش‌آموزان با صداي تلاوت قرآن او، دفتر خاطرات مدرسه‌شان را مي‌گشودند. وقتي به مدرسه راهنمايي راه يافت نوجواني بود كه شعورش به آسمان قد مي‌كشيد و مي‌دانست بهاري زيستن عشقي آرماني است كه در نماز مي‌شكفت. دوران دبيرستان مصادف با انقلاب اسلامي بود و او همگام با شور و شعور مردم در راهپيمايي‌ها شركت مي‌كرد.
سال سوم دبيرستان نفحات دلنشين باران، فصل زيباي دوباره شكفتن را برايش به ارمغان آورده و جذبة دلرباي حضرت مهر بر قلبش نشست و مست و خرامان از تجلي مولايش صاحب الزمان –عجل الله تعالي فرجه- راهي حوزة علميه شد. درس‌هاي حوزه را به خوبي خوانده و بر كرانة فقه مي‌نشست و از خرمن دانش اساتيد حوزه، كمال استفاده را مي‌برد. او دل به آفتاب جماران بست تا در شعاع خورشيد جماران سير آفاق كند.
 در آن دوران شاد زيستن، در سايه سار حكومت اسلامي، خروش اهريمني دون‌صفت، آلاله‌ها را چيدني كرد. «محمد» نيز همگام با كوچ پرستوهاي خونين بال رهسپار جبهه شد. با اينكه سنش كم بود، اما توانست دوازده بار به جبهه برود. او با لباس خاكي بسيجي احرام بست و در مناي جبهه، هروله كنان سعي بين صفاي دل و مروه مقصود مي‌كرد. جادة بصره-فاو ميعادگاهي بود كه او در الست عهد بسته بود در آنجا به عهد خويش وفا كند و با خون، بار ديگر چكامة بندگي بسرايد. تقدير به رنگ سرخ فلق در تاريخ 9/2/69 برايش نگاشت:
كسي كه آلاله صفت رفت همچنان آبي است. . .
به وقت تولدش گريست و به هنگام رفتنش خنديد و ميان آن گريه و اين خنده، عشقي آسماني باقي است.
مرقدش در هر عصر پنج‌شنبه در گلزار «شايستگان» پذيراي دل‌سوختگاني است كه از قافله شهادت جا مانده‌اند.
«روح بلندش ميهمان عرشيان باد»