نام پدر : رمضان علی
تاریخ تولد :1342/11/01
تاریخ شهادت : 1361/05/08
محل شهادت : كوشك

وصیت نامه

 

 

*توصیه نامه شهید حسن چوپان*

 

به شما توصیه می کنم که مطیع محض ولایت فقیه باشید. احترام روحانیت متعهد را حفظ کنید. نهادهای انقلابی چون بسیج و سپاه پاسداران را تنها نگذارید. تلاش کنید با عضویت در این پایگاههای مردمی، وحدت خود را حفظ کرده، کشور را به سمت آبادانی هدایت کنید. مواظب منافقین باشید تا در بین شما تفرقه ایجاد نکنند. نماز اول وقت را فراموش نکنید.


زندگی نامه

*زندگی نامه شهید حسن چوپانیان وامرزراني*

نام پدر: رمضان­علي

اولين روز بهمن 1342، خداوند به «رمضان­علي و فاطمه» پسري هديه داد كه بعدها يكي از هزاران سرباز برخاسته از گهواره، براي به مقصد رساندن نهضت امام‌خميني شد. نامش را «حسن» گذاشتند.

او  با مراقبت مادرش رشد یافت؛ بانویی که به شيوه­ همه­ علوي­تباران مازندران، ارادت به اهل بيت(ع) در جان او ريشه داشت.

تحصیلات حسن به مقطع راهنمایی در زادگاهش بهشهر خلاصه می‌شود.

برادرش «حسين» مي‌گويد: «از چهارده سالگي دستش به جيب خودش بود. برق­كاري ساختمان را خوب یاد گرفته بود. یک بار مشغول بازي در زمين فوتبال بودم كه يك­دفعه صدايم كرد. وقتی به طرفش رفتم، با لبخند گفت: بيا اين دوچرخه را بگير. برايم با پول كارگري خودش، دوچرخه خريده بود. مي‌خواست با اين كار پيش دوستانم شرمنده نباشم و احساس كمبود نكنم. برادرم اخلاق پسنديده­اي داشت. مردم­دوستي­اش نیز زبانزد همه بود.»

«محمود مشكل­گشا» نیز، بُعد دیگری از خصوصیات اخلاقی دوستش را نقل می‌کند: «بهترين خصوصيت اخلاقي­اش، كمك به مردم بود. اگر فرد مسنّي را در كوچه و خيابان مي­ديد، سريع به كمكش مي­رفت.»

در بیان تقیدات دینی حسن باید گفت که در ادای واجبات و مستحبات می‌کوشید و از انجام محرمات دوری می‌کرد. با قرآن نیز مانوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا.

او تحت تاثیر اندیشه‌های شهید مطهری و امام خمینی، فعاليت انقلابي خود را سه سال قبل از پیروزی این نهضت اسلامی شروع كرد.

او همچنین در مقابله با گروه­هاي ضدّ انقلاب نیز فعال بود و براي درگيري با آنان، علاوه بر بهشهر، در ساري هم حضور داشت. حسین در این خصوص می‌گوید: «قبل از انقلاب، عده‌ای مغازه‌مان را به آتش کشیدند و به در خانه‌مان تیراندازی کردند. بعد به حسن گفتند: ده بار بگو مرگ بر فلانی؛ و الا کفن خودت را حاضر کن! اما برادرم همچنان در تظاهرات، حضور کامل  داشت.»

از همان سالي كه جنگ شروع شد، حسن براي پاسخ دادن به دغدغه­هاي دروني­اش، مبني بر همراهي با رزمندگان، وارد سپاه شد. هر وقت سالگرد شهادت شهيدي مي­شد، به جنگل مي­رفت؛ شاخه شمشاد مي‌كَند و با آن طاق نصرت درست مي­كرد؛ سپس عكس شهدا را روي آن قرار مي­داد.

و سرانجام، او  با حضور در عمليات رمضان در  61/5/8در منطقه کوشک، بر اثر اصابت تركش به سر به آرزويش رسيد و آسماني شد. پيكر پاكش نیز، پس از تشييع در گلزار شهداي «بهشت فاطمه» زادگاهش آرام گرفت.