*زندگی نامه شهید ابراهیم چراغزاده*
نام پدر: خداقلی
روز تولدش، با عید قربان مصادف شده بود. از اینرو، نامش را «ابراهیم» نهادند؛ نورسیدهای که در پنجمین طلوع تیر 1345، در کاشانه «خداقلی و فاطمه»، و در بخش «دشتسر» آمل به دنیا آمد.
ابراهیم، دانشآموز پایه پنجم ابتدائی در دبستان «لسانی» زادگاهش بود که به علت مشکلات اقتصادی، ترک تحصیل کرد و پیشه مکانیکی در پیش گرفت.
پدرش میگوید: «ابراهیم بسیار صادق و راستگفتار بود. در انجام واجبات و ترک محرمات میکوشید.»
بعد از انقلاب، فعالیتهای خود را در پایگاه بسیج امام حسین(ع) آغاز کرد. سپس در غائله 6 بهمن آمل حضور یافت و در واحد عملیات طرح جنگل مشغول به خدمت شد.
ابراهیم در اول اردیبهشت 1363، جامه پاسداری را به تن پوشانید و به دفاع از وطن پرداخت. او به پدرش میگفت: «جبهه مثل زمین کشاورزی هست. اگر کسی به زمین کشاورزی تو تجاوز کند، تو ناراحت میشوی و از حقت دفاع میکنی. الان دشمن به خاک ما تجاوز کرد و دفاع حق ماست.»
آوردگاههای هفتتپه، مریوان، عملیات رمضان، محرم، والفجر 6 و 8، از جمله میادین حضور این فرزند نیکسیرت وطن به شمار میرود.
برادرش «علی» در اینخصوص میگوید: «نظرش این بود که باید از وطن و ناموسمان دفاع کنیم و در جبههها حضور داشته باشیم.»
ابراهیم در سِمَت تکتیرانداز، فرمانده دسته و مسئولیت آتشبار، در گردان توپخانه نیز خدمات ارزندهای از خود به یادگار گذاشت.
در نهایت، ابراهیم در 15/10/1365، طی عملیات کربلای 4، در جزیره امالرصاص به فیض عظیم شهادت نائل آمد؛ و با بدرقه همسرش «زیور چراغزاده» و تنها یادگارش «زهرا»، در«امامزاده ابراهیم» آمل آرام گرفت.
پدر از آخرین دیدارش با فرزند، چنین میگوید: «بار آخر چند بار تا دم در رفت و برگشت. من بر پیشانیاش بوسه زدم و این آخرین دیدار ما بود. ابراهیمم آرزویش این بود که سر در بدن نداشته باشد. وقتی پیکرش را آوردند، سر در بدن نداشت.»