نام پدر : ابراهیم
تاریخ تولد :1344/06/20
تاریخ شهادت : 1361/02/10
محل شهادت : اهواز

وصیت نامه

1.    حال که همه ما باید از این دنیا برویم ، پس  چه بهتر رفتن ما مانند رفتن حسین بن علی (ع) باشد. یعنی شهادت، شهادت در راه خدا و جانبازی برای استقرار اسلام  و حکومت الله.

2. مردم شهید پرور و رزمنده ایران! همیشه و در هر زمان حامی روحایت باشید، مبادا زمانی این قلب تپنده ما را به درد آورید، مواظب باشیم که مانند اهل کوفه نباشیم .

3. ای ملت، شما امروز بت شکن و راه گشا هستید و مسئولیت شما پاسداری از خون بیش از صد هزار شهید است و این مشعل را وحدت، مکتب ما و رهبر ما بدستمان داده است.

4. همیشه و هر جا قلب خود را با یاد خدا آرامش دهید.
5. مهم نیست که چقدر فاصله داریم، مهم این است که قلبهایمان به خاطر هم و برای خدا تبید.

6. مادر عزیزم! امیدوارم که شما از مرگ من ناراحت و غمگین نشوید و همچنان در مسیرالی الله و خط امام پیشرو باشید و این را بدانید که من در این راه کامروا و سعادتمند هستم، زیرا این راه، راه حق است، راه خداست. مادرم... وقتی که من شهید شدم نماز شکر بخوان.

وصیت نامه

اسکن وصیتنامه در قسمت تصاویر موجود می باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رضا چام

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

20/6/1344 ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

ابراهیم چام ـ کارگر

4- نام و شغل مادر:

خیرالنساء نوروزی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6 فرزند ـ شهید فرزند آخر می باشد.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده مومن، مذهبی در دامان پدر و مادری متدین با اوضاع اقتصادی متوسط که با کسب روزی حلال تامین می شد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

موسسه اسلامی ـ بابل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

شهید در سن 10 سالگی به کار مشغول شد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع ابتدایی درس خواند و به علت علاقه نداشتن ترک تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید در یک سالگی پدر را از دست داد و به مادرش بسیار احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

تعمیرکار ماشین از ده سالگی تا شهادت

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شهید عضو بسیج بود.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

1359 ـ بابل ـ سپاه ـ غرب ـ آفندی

1359 ـ بابل ـ سپاه ـ جنوب ـ آفندی

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

5 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

آر پی جی زن

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

اهواز ـ 10/2/61 ـ نبرد در اهواز ـ عملیات بیت المقدس

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

15/2/61 ـ گلزار شهدای گله محله بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

زهرا خواهر شهید:

ایشان خیلی مهربان و با محبت بودند. خیلی برای مادرم احترام قائل می شدند و مادرم را دوست داشتند. همیشه می گفت: که ولایت را نباید تنها گذاشت. نماز جمعه و قرآن او ترک نمی شد. علاقه زیادی به امام حسین و اهل بیت داشتند و همیشه می گفت: که آرزو دارم مانند امام حسین شهید شوم. فقط آرزوی شهادت می کرد. وقتی شهیدی را می آوردند می دیدیم که او خیلی افسرده و ناراحت می شود از او می پرسیدیم چرا ناراحتی؟ می گفت: من از این شهدا چه چیز کم دارم که شهید نمی شوم. در موقع عملیات لباس زیری که برادرش از مشهد برایش آورده بود را پوشید با این نیت که با این لباس به شهادت برسد. و با آن لباس هم به شهادت رسید.

محمد زمانی دوست شهید:

خیلی اهل نماز و عبادت بود و خیلی به مسائل مذهبی اهمیت می داد. علی رغم سن کمی که داشت از کودکی عاشق خدا و ائمه اطهار بود. با روحانیت رابطه اش خوب بود و پای منبر می رفت و در جلسات مذهبی شرکت می کرد. آرزوی او شهادت بود و با شهادتش به بزرگترین آرزویش رسید. شب آخری که می خواست برود حال عجیبی داشت با همه تک تک خداحافظی کرد و از همه حلالیت طلبید.