نام پدر : صمد
تاریخ تولد :1333/11/02
تاریخ شهادت : 1359/10/06
محل شهادت : شوش دانیال

وصیت نامه

 

                                                                ***بسم الله الرحمن الرحیم***

اگر می توانی بمیران(جهاد)

اگر نمی توانی بمیر(شهادت)

اکنون که مرگ حتمی است بگذار مرگی را انتخاب کنیم که آبستن زندگی باشد اگر شهید شویم پیروزیم.

دشمنان اسلام نمی توانند اینگونه فکری داشته باشند آنها به فکر شکمند و نمی توانند پیروز باشند. (امام خمینی)

آنان که رفتند کاری حسینی کردند آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدند. وصیت نامه شهدا همان 72 شهید کربلاست و پیامشان همان پیام روز عاشورا. آری برادر و خواهر مسلمان، آنانیکه به میدان نبرد می ایند، آنانیکه جهاد را بر می گزینند، آنانیکه آیه قرآن (وَ لا تَحسَبَنَ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ الله ......)را شعار خود قرار می دهند، آنانیکه معنویات را می نگرند.

شاگردان مکتب سیدالشهدا می باشند. ای خواهر و برادر لازم نیست شما وصیت نامه تک تک شهدا را بخوانید. استادمان سالر شهیدان کربلاست. اگر می خواهید بدانید شهدا چه می گویند، باید بدانید امام حسین(ع) در صحرای کربلا در آخرین لحظات خود چه می گفت و چه می خواست کسی که بنا به تکلیف خود را شمع می سازد، تا از روشنائی خود دیگران  بهره مند شوند، و شما که از روشنایی بهره مند می شوی باید وظایفت را انجام دهی وگرنه مسئول سوختن شمه می باشی غرامت سوختن شمع تو برادر و خواهری که احساس مسئولیت نمی کنی می گیرد. شهدا خون خود را می دهند، شما وظیفه دارید پیامشان را بدهید. هیچ لازم نیست که برای کسی که (فی سبیل الله) خون خود را می دهد گریه کنی. تا مجلس ترحیم باشکوهی برپا کنی، یا خوب او را غسل و کفن کنی، یا در بهترین جا دفنش کنی، و یا از عکسش پوستر بسازی و غیره.... بلکه وظیفه شما در درجه اول به عنوان یک تکلیف رساندن پیامش می باشد، باید بکوشی که پیام شهید را برسانی.

رساندن پیام شهید در یک مقطع زمانی و مکانی نیست و پایانی ندارد. باید در هر زمان و مکان پیامش را برسانی. آنانیکه مادیات را فاصله بین آشپزخانه و توالت را نمی دانند، و معنویات را از خون بسته تا (اعلی العین) می دانند. در این راه فقط و فقط خدا را می بینید و راضی می شوند جانشان را فقط در راه او بدهند لازم است شما پیامشان را هم در راه الله بدهید وگرنه با یزیدیان محشور می شوید.

برادر و خواهر مسلمان تا می توانید قرآن را بخوانید، معجزاتی در قرآن نهفته است که بشر را نجات می دهد. در سوره والعصر خدا سوگند یاد می کند که بشر زیانکار است، مگر کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و الی آخر.....

برادر و خواهر مسلمان خدایی که به تو جان داده هستی تو از اوست، چطور خودت را راضی نکردی که در راه او جانت را فدا کنی، اگر فکر تجارت هم داشتی باز هم راضی نمی شدی چون جان را خدا بهت داد و از تو می خواهد که در راه او فدا کنی و انجام دادن این کارت پاداش عظیمی دارد. پس اگر به فکر تجارتی و به فکر پاداش عظیمی هستی می بایست جانت را فدا کنی. من نمی دانم چطور بعضی از کوردلان این را نمی خواهند بفهمند. خداوند انشاءالله افرادی را که به الله       می اندیشند سعادت خدمت در راه الله و در خاتمه سعادت شهادت عطا نماید.

خداوند انشاءالله قیام ملت اسلام را به رهبری امام خمینی متصل و به قیام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) بنماید. خداوند انشاءالله افرادی که در راه خدا (بیمار- معلول- مجروح) شدند شفاء عاجل عنایت بفرماید. خداوند انشاءالله دشمنان اسلام را مثل همیشه خوار و ذلیل بگرداند، خداوند انشاءالله به همه ما علم، ایمان و عمل صالح بخشش نماید.

به امید پیروزی انقلاب اسلامی در سراسر جهان به رهبری امام خمینی

درود بر تمامی شهدای تاریخ اسلام شهدایی که خاکشان تبرک است بر لبان نوزادان تا آنان نیز افتخار شهادت نصیبشان گردد.

19/8/59

خونین شهر رودخانه  بهمنشیر

***ارداتمند به یاری خدا شفیع***

********************************************

 

 


زندگی نامه

شفیع جیرده علیزاده

فرزند: صمد

شفیع علیزاده در تاریخ 2/11/1333 در خانواده ای مذهبی و کاسب در شهرستان رامسر دیده به جهان گشود. او در سن شش سالگی از نعمت مادر محروم شد.پدرش از همان اوان  کودکی او را با مسجد و نماز آشنا کرد. دوره ابتدایی را تا اخذ مدرک دیپلم در شهر محل تولد خود تحصیل نمود و در حین تحصیل اداره مغازه نیز به عهده او بود. پس از اخذ دیپلم به عنوان سپاه دانش به یکی از روستاهای تنکابن رفت.

با خیزش انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در پخش اعلامیه و روشنگری مردم روستا اهتمام ورزید.شور و شعور انقلابی باعث شد تا در خط مقدم انقلاب حضور یابد. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب به رامسر برگشت و به همراه افراد شناخته شده کمیته انقلاب اسلامی را تشکیل داد.پس از شکل گیری سپاه وارد این ارگان انقلابی شد.

با توجه به شجاعت و تدین و روحیه انقلابی به پادگان ولی عصر تهران اعزام شد و در کنار افرادی همچون محسن رضایی به آموزش فنون چریکی پرداخت و به عنوان فرمانده عملیات به عضویت شورای سپاه پاسداران انقلاب برگزیده شد و اقدام به سازماندهی و آموزش نیروها کرد.

در خنثی سازی غایله گنبد فرمانده عملیات بود. با آغاز تجاوز رژيم بعث به خاك مقدس اسلامي مان ايشان به منظور شناسايي ، به جبهه هاي آبادان رفت  وپس از مراجعت تعدادي از برادران سپاه وبسيج را براي اعزام به جنوب كشور سازماندهي وخود به عنوان فرمانده همراهي شان كرد .

 بيشتر نيروها اصرار داشتند در آبادان مستقر شوند اما مسئولين اعزام نيرو در خوزستان ترجيح دادند تا نيروهاي تازه نفس در كرخه نور استقرار پيداكنند . اين مناقشه تنها با تأثير كلام آن شهيد پايان يافت . شفيع با اطمينان قلبي در جمع نيروهايش تأ كيد كرد كه شهادت فقط در آبادان نيست در شوش نيز مي توان به خدا رسيد .

خون سرخ او مهر تأييد اين دعا بود . در تاريخ 6/10/59 13ايشان به همراه دو تن از يارانش بر اثر اصابت تركش و ريزش ديواره سنگر به ديدار محبوب نائل آمد .