نام پدر : صحت الله
تاریخ تولد :1343/05/02
تاریخ شهادت : 1363/12/21
محل شهادت : جزیره مجنون

وصیت نامه

*وصیت نامه شهید محمدتقی جوکار درزی*

 

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

اِنَّ الصَّلاهَ وَ نُسُکی وَ مَحیایَ وَ مَماتی لِلّهَ رَبِّ العالَمین

همانا نمازم ، سعی و کوششم ، زندگیم و مرگم برای پروردگار جهانیان است .

اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العاَلمین وَ بِهِ نَستَعین وَ لَعَن الله عَلی اَعَدائِهِم اَجمَعین مِنَ اَلان اِلی قیامِ یَومِ الدین یا اَیَّتُها النَّفسُ اللمُطمَئِنّه اِرجِعی اِلی رَبّکَ راضِیهً مَرضِیه فَادخُلی فی عِمادی وَادخُلی جَنَّتی

با درود و سلام به محضر امام عصر حضرت بقیه الله و نائب بر حق او منجی حق و عدالت حسین زمان امام خمینی و با درود بی کران به پیکار گران و عاشقان حسین این زاهدان شب و شیران روز و خالصانه ترین درود و سلام به ارواح طیبه مطهر شهدا و سلام به همه خادمین به اسلام و یاران با وفای امام امت .

بنام خدائی که آمدنم از طرف او بود و رفتنم به سوی او و هدفم اوست معبودم و معشوقم اوست که بخشنده است و رئوف و مهربان و رحمان و رحیم و غفار است بنام خدائی که در توبه اش به روی همه بندگان گناه کارش باز است آری من همان پیرو علی (ع) و شاگرد مکتب حسین می باشم نمی توانم ساکت بنشینم تا اسلام در خطر بیفتد ننگ است برای من در خانه ماندن آری ننگ است که با چشم خود ببینم غارتگران و خونخواران وحشی و این از خدا بی خبران قرن به اسلام عزیز تجاوز کنند و این همه انسانهای بی دفاع و آزاده را به خاک و خون بکشند خدایا تو خودت به ما آموختی و شاهد باش که ما از هیچ گونه ایثاری دریغ نکردیم و جانی را که از تو به امانت گرفته بودیم بی دریغ در راحت نثار کردیم تا این راه همیشه پر رهرو باشد خدایا خودت به ما آموختی که در برابر ظلم وستم سکوت نکنیم و ما نیز آنچنان کردیم که تو فرمودی بارالهی تو خود می دانی که ما در این راه چه کشیده ایم و چگونه یک تنه در مقابل این همه قدرتهای استعماری جهان ایستادیم چرا که به قدرت والای تو که بالاترین قدرتهاست ایمان راسخ داشتیم . و تو ای پدر مهربانم ای پدر عزیز و گوهربارم من به آرزوی خود که همان شهادت در راه خدا می باشد رسیدم که اولین علت آن تأثیر فطرت خداجو و پاک درونی ام بود و دومین علت آن تربیت صحیح شما بوده است حلالم کن آن زحمتهائی را که برای من کشیدی شما حق دارید ناراحت باشید زیرا امام حسین (ع) نتوانست داغ جوانش را تحمل نماید داغ جوان خیلی سخت است پدر جان انسان آزاده تشنه شربت شهادت است پدر عزیزم می دانم در اوائل انقلاب خیلی تهمتها شنیدی و خیلی مورد سرزنش بعضی از افراد جه طلب قرار می گرفتی باید بگویم به قول امام عزیزمان کار برای خدا کردن دل سردی ندارد و همان طوری که مولا علی (ع) می فرماید : اَلدُنیا سُجِنَ المُومِن وَ جَنّهُ الکافِر . دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و تو ای مادر عزیز و مهربانم من از روی تو خجالتهای زیادی دارم می دانم که تو با شیره جانت شیرم دادی و در دامان پاکت تربیتم کردی و بزرگم نمودی می دانم که زحمتهای بی شماری برای من کشیدی مادر جان از اینکه من در بین خانواده شما نیستم ناراحت مباش که سفر به دیار عاشقان کردم و خوشحال باش که رسالت مادری خود را خوب انجام دادی ناراحتی زیاد برای من نکن و پرچم سبز لا اله الا الله را بر روی درمان بگذار می دانم که داغ جوان خیلی سخت است اگر از سوی من بدی یا بی احترامی و یا حرف درشتی شنیدی حلالم کن و ای خواهرم شما باید مانند زینب پیام خون مرا برسانید و در تشییع جنازه ام گریه مکنید و ای برادرانم اسلحه به زمین افتاده مرا بردارید و گوش به فرمان امام باشید و تمام دستورات اسلام را انجام داده و در خط راستین انقلاب قرار گیرید تا امام تنها نماند و ای امت اسلام هر قطره خون شهید دارای پیامی است و بر شما است که پیام خون شهید را به جهانیان برسانید و اسلام را با رسالت سجاد گونه تان صادر نمائید و شما ای برادرانی که الان بر مزارم گریه می کنید و در تشییع جنازه ام شرکت کرده اید من فقط از شما می خواهم که نمازتان را بخوانید و در خط انقلاب باشید و از بی بند و باریها بیرون بیایید و فریب دو روزه دنیا را مخورید در بین شماها کسانی بوده اند که به من می گفتند از سپاه استعفا بده باید بگویم کسی که خدا را شناخت جان و مال برایش بی ارزش است پروردگارا آن کس که تو را شناخت جان را چه کند ، فرزند وعیال و خانمان را چه کند و همان طوری که قرآن اشاره می کند : اِنَّ اللهَ اشتَری مِنَ المؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالِهِم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّه . همانا خداوند مشتری جان و مال انسانهای مؤمن می شود و در عوض بهشت را هدیه می کند به خدا قسم من شهادت در راه حق و اهداف الهی را افتخار جاودانی می دانم و بدانید که من با آگاهی کامل به جبهه رفتم و بارها سر نماز و دعا می گفتم خدایا تا ما را نیامرزیدی از این دنیا مبر و اکنون قبول کردم و به لقاءالله پیوستم پدرم برای ختم من مخارج بیهوده مکنید شما خودتان در این باره بهتر می دانید . از همه کسانی که از من ناراحتی دیدند مرا عفو کنند . مرا در بغل قبر پسر عمویم شهید مرتضی دفن کنید .

    در راه دوست کشته شدن آرزوی من است     دشمن اگرچه تشنه به خون گلوی ماست

بارالها امام عزیزمان امید همه محرومین را تا انقلاب حضرت مهدی (عج) حتی در کنارش حفظ بفرما پروردگارا رزمندگان ما را پیروزی نهائی برسان و مجروحان ما را لباس عافیت بپوشان .

محمد تقی جوکاردرزی

28/9/1363