نام پدر : غلامعلی
تاریخ تولد :1338/04/09
تاریخ شهادت : 1365/10/04
محل شهادت : ام الرصاص

وصیت نامه

1 – از خانواده و کلیه دوستان و آشنایان تقاضا دارم  که با اتحاد و یکپارچگی  در نماز های دشمن شکن جمعه شرکت نمائید و پاسدار حرمت خون شهدای این انقلاب باشید .
2 – از مادر و برادران و همسر و فرزندان دلبندم تمنا دارم که در صورت شهید شدن من ، با احساس مسؤلیت بیشتر پیرو خط امام و روحانیت متعهد باشند و بدانند  که وظیفه ی سنگین نسبت به امام و حراست انقلاب و پاسداری از خون شهیدان متوجه آنان گردیده است . امیدوارم خانواده من با احساس مسؤلیت بیشتر از فرزندانم مردان و زنان مبارز و انقلابی بسازند که در آینده راه  پدرشان را ادامه  دهند .
3– ای دشمنان به ظاهر در لباس اسلام  ! ....  آیا هنوز وقت آن نرسیده که به خود آئید و دست از هواها و هوس های شیطانی برداشته و به زیر لوای پرچم اسلام آیید ؟ کمی تأمل کنید .

زندگی نامه

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

علی جنکوک

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

9/4/1338 روستای قلعه کش آمل   ( در  ماه محرم به دنیا آمدند )

3- نام و شغل پدر :

غلامعلی ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

رقیه میرزایی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6فرزند ـ فرزند اول بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدند و در کنار پدر و مادر مسائل دینی و مذهبی را آموخت

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان روستای قلعه کش آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

کشاورزی و خیاطی می کردند .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

بعد از دوران ابتدایی ادامه تحصیل ندادند .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد.

2- یگان اعزام کننده :

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

آموزشی در چهل دختر و منجیل بودند.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

3فرزند ـ حسین ـ زینب ـ وجیهه

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و همه خانواده را به یک اندازه دوست داشت .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

شرکت دوخت خزر

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو انجمن اسلامی و  و پایگاه محل فعال بود .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

12/3/63 به مدت 3 ماه ـ سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلاـ گیلانغرب

14/2/65 به مدت 1 ماه  ـ سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلاـ جنوب

5/9/65 به مدت 1ماه ـ سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلاـ جنوب

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

5ماه

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

اصابت ترکش به پشت و کتف ـ جنوب

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

عملیات والفجر 8 ـ فاو

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

4/10/65 ـ ام الرصاص ـ اصابت تیر ـ کربلای 4

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

چند سال مفقود بودند ـ 14/6/74 امامزاده ابراهیم آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید : آخرین باری که داشتند می رفتند ایشان را تا امامزاده ابراهیم بدرقه کردم و سه بار دور ایشان گشتم . مادر بودم و دلم طاقت نمی آورد و او را بدرقه کردم سوار ماشین شد و رفت .

عباس- برادر شهید : سال 65 من برای آموزشی رفته بودم . اردیبهشت ماه برگشتم و در زمین شالی به پدرم کمک کردم . پدرم گفت دیگر به جبهه نرو ما دین مان را ادا کردیم یکی از برادرانت به شهادت رسید و برادر بزرگترت هم در جبهه است که ایشان حضور داشتند  به پدر گفتند اگر شما راضی نبودید ایشان به جبهه بروند از اول نباید می گذاشتید که برود ایشان 2 ماه از اموال دولتی آموزشی استفاده کردند حالا دیگر نمی توانید جلوی او را بگیرید و او باید دینش را ادا کند و نسبت به بیت المال حساس بود .

همسر شهید : زمانی که با هم ازدواج کردیم من 14 سال و ایشان 18 ساله بود که بعد از سربازی شهید، مراسمی خیلی ساده و باصلوات گرفتیم .

شهید می گفت در کردستان آب و غذا نداشتیم دوستش با قاطر  غذا می آورد و موقع هایی که دوستش نگهبان بود ایشان می آورد.


وصیت نامه

اسکن وصیتنامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد