نام پدر : نصرت الله
تاریخ تولد :1341/05/05
تاریخ شهادت : 1361/02/10
محل شهادت : خرمشهر

زندگی نامه

شهيد «عزت‌الله جمالي»

نام پدر: نصرت‌ا‌لله

سال1341، «نصرت‌الله و زلیخا» از روستاي «كلوده»، چشم به راه آمدن نوزادي بود که نامش را «عزت‌الله» گذاشتند.

 كودكانه‌هاي عزت‌الله، در كوي و برزن همين روستا سپري شد. پيشه پدر، كشاورزي بود و از اين راه، به تأمين معيشت خانواده مي‌پرداخت.

عزتالله، در گوشهاي از نوشتههاي خود، درباره پدر و مادرش، اينگونه به يادگار نوشت: «همواره به خاطر داشتن چنين پدر و مادري، به خودم ميبالم؛ چراكه از مكتبشان، درس صبر و فداكاري آموختم. آنها راه درست زيستن را كه همان صراط مستقيم است، نشانم دادند.»

عزتالله، در سايه لطف چنين پدر و مادري، خردسالياش را طي كرد و به هفت سالگي رسيد، تا مسير تازه‌اي را در زندگي خود تجربه كند. آن روزها، دخترعمويش كه در سپاه دانش تدريس میکرد، او را همراه خود به مدرسه روستای همجوار كه «ميرعلمود» نام داشت، ميبرد، تا با نظارت به وضعيت درسي عزتالله، او را در دقت بيشتر و پيشرفت، ياري كند.

حضور در مسجد محل و طرح پرسشهاي ديني و عقيدتي در محافل معرفتي از سوی عزتالله، فردي به نام «دشتي» را، که از ساكنان محل بود، بر آن داشت تا عزتالله را، جهت تحصيل به حوزه علميه قم ببرد. اين اتفاق مهم در زندگي عزت‌الله، در حالي روی داد كه در كلاس اول راهنمایي درس ميخواند.

آغاز دوران طلبگي عزت‌الله، با اوجگيري انقلاب در قم كه يكي از مراكز مهم و محوري نشر اهداف امام خميني بود، مصادف شد.

از جمله فعاليتهاي عزت‌الله در آن سالها، توزیع اعلامیه به همراهی پدر، شركت در راهپيمائيهاي ضد رژيم، و شعارنويسي روي ديوار و كوچه پسكوچههاي قم بود.

به  نقل از خانواده، «يك شب كه در حال نوشتن شعار مرگ بر شاه، روي ديوار بود، که نيروهاي امنيتي متوجه شدند و او را تعقيب كردند. عزتالله نیز، خود را داخل يك باغ رساند و در آنجا پنهان شده، توانست از دستشان فرار كند. بعد كه اوضاع آرام شد،براي اينكه شناسايي نشود، با لباس گِلي به خانه برگشت و بلافاصله آن را شست، تا براي همكلاسيهايش جاي سوال نباشد.»

او همچنين، يك بار هم بالاي ديوار ورودي ساختمان تكيه محل، با رنگ نوشت: «حسينيه امام خميني». اين خبر از طريق جاسوسان حكومتي، به گوش ساواك رسيد. آنها هم وارد روستا شدند؛ اما هر چه تلاش كردند، نتوانستند مطلع بشوند كه چه كسي اين مطلب را نوشت. بعد از اعلام حكومت نظامي و نبود فرصت براي پاك كردن نوشته، مجبور شدند كه روي آن را با رنگ بپوشانند؛ اما يك قسمت آن، هنوز بعد از سال‌ها، باقي مانده است.

عزت‌الله که پرورش‌یافته یک تربیت دینی بود، همواره در ادای واجبات و مستحبات، به‌خصوص انجام نماز جماعت و جمعه، اهتمامی خاص داشت. با قرآن نیز مانوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا. علاوه بر آن، با تشکیل کلاس قرآن، در آموزش آن نیز برای دیگران، جدیتی فراوان داشت.

در بیان خلق‌وخوی او، همین بس که به سبب خوش‌روئی و ملاطفت با دیگران، از محبوبیتی خاص برخوردار بود. در رفتار و گفتار با خانواده، به‌خصوص والدین نیز، ادب و تواضعی بی‌شمار داشت و در همه امور، گوش به امرشان بود.

بعد از ظفرمندي قيام مردمي ايران نيز، او همواره در مباحثه با افراد ضد انقلاب شركت میكرد؛ عزت‌الله تلاش مستمری در دگرگوني فكري آنها نسبت به نظام جمهوري اسلامي داشت.

در سال1359، به عضويت سپاه پاسداران محمودآباد در آمد و سعياش بر اين بود كه فعاليت خود را، جهت حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور و دفع تجاوز دشمنان داخلي ادامه دهد. از این‌رو، در اولین اعزامش به عنوان تک‌تیرانداز، راهی مناطق نبرد شد.

او در كسوت مربی واحد آموزش، مسئول انتشارات واحد تبلیغات آمل، و فرماندهي دسته در گردان رزمي لشكر 25 كربلا نیز، خدمات ارزنده‌ای از خود نشان داد.

 فعالیت در پاسگاه بسیج شهید چمران در کلوده، در قالب ایراد سخنرانی در جهت بیداری فکری جوانان و تبلیغ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، از دیگر اقدامات عزت‌الله در جبهه فرهنگی به شمار می‌رود.

و عاقبت، عزتالله در 10/2/1361 در خرمشهر، جامه شهادت را به تن پوشانید و به ديدار حق شتافت. سپس، با بدرقه اهالي كلوده، در گلزار شهداي اين محل به خاك آرميد.


وصیت نامه

                               *وصیت نامه شهید عزت الله جمالی*

 

 

                                                بسم رب الشهدا والصديقين

مِنَ المؤمنينَ رّجالَ صَدَقوا ما عاهَدوا الله عَليه فَمِنهُم مِن قضَي نَحبُهُ وَ مِنُهُم مَن يَنتَظِرو ما بَدَلوا تَبديلا.

برخي از مؤمنان بزرگ­مرداني هستند كه به عهدي كه با خدا بستند كاملاً وفا كردند يعني به راه خدا شهيد شدند و برخي به انتظار شهادت مقاومت كرده و هيچ عهد خود را تغيير ندادند.

درود خدا بر رسول خدا كه دين اسلام را برما حاكم كرد.

درود خدا بر حضرت علي (ع) كه صبر و استقامت را به ما درس داد.

درود خدا بر حضرت امام حسين (ع) كه راه سعادت همان شهادت است و به ما فهماند و چگونه جنگيدن و هجرت و جهاد را به ما‌ آموخت.

درود خدا بر ولي­الله الاعظم، امام زمان حضرت مهدي (عج) كه در انتظار ظهور و اجراي قوانين اسلام به سر مي­رود تا فرمان الهي را اجرا نمايد. درود خدا بر شهيدان راه خدا كه جان­شان را در كف اخلاص نهادند و هديه درگاه خداوند متعال نمودند و هرگز در ايثار و جان­بازي در راه خدا لحظه­اي درنگ نكردند. آري، شهيدان اين زندگان تاريخ به قول قرآن كريم بزرگ­مرداني بودند كه به عهدي كه با خدا بستند، كاملاً وفا كردند و در راه خدا به شهادت رسيدند و ما اگر خدا بخواهد إن­شاءالله از آن عده­اي خواهيم بود كه در انتظار شهادت به سر مي­بريم و هرگز از اين عقيده­مان برنمي­گرديم تا شهادت را در آغوش بگيريم. چرا؟ چون من شهادت را تولدي ديگر و آزادي از زندان ماديان و روانه شدن به دنياي معنويان مي­دانم. خدايا من تاكنون شش سال است كه در انتظار شهادت به سر مي­برم و در اين مدت بهترين هم­رزمانم را در راه تو از دست داده­ام ولي ديگر تاب مقاومت و ماندن را ندارم. بارالها! من فهميدم كه تو را بايد در جبهه­ها ملاقات كنم تاكنون به چند جبهه رفتم اما تو را نيافتم. چرا؟ چون نفس من تزكيه و پاك نشده بود و سعادت ملاقات تو را نداشتم. اين بار سعي كردم خود را پاك كنم و نفس ناپاكم را تزكيه كنم تا تو مرا به مهماني­ات فراخواني تا اين كلام قرآني­ات يعني «يَااَيُّهَا النَّفس المُطمئنه اِرجِعي اِلي رَبّك راضية المرضيه فَاَدخُلي فِي عبادي وَاَدخُلي جَنَّتي» را براي خود خريداري نمايم. آن هنگام است كه خداوند مي­فرمايد اي نفس­هاي پاك و مطمئنه به سوي پروردگارتان بازآييد و به رضاي خداوند خوشحال باشيد و آن­گاه مي­فرماييد داخل شويد در بهشتم. آري، خداوند اين نفس­هاي پاك را به بهشت نيكويي كه خود وعده­اش را داد، خواهد برد و خودش فرمود كه وعده من به حق خواهد بود.

برادران و خواهران حزب­الله! تا كي ما بايد سكوت را اختيار كنيم و در بي­­خيالي خود غوطه­ور باشيم به راستي بدانيد كه هرگاه من در لحاف گرم و باخيال راحت مي­خوابيدم، به خودم مي­گفتم چرا ساكت و آرام در بستر استراحت خوابيدي ولي مستضعفين و مظلومين و محرومين جهان در زير يوغ استعمار و استبداد گران شكنجه مي­شوند و به خود مي­گفتم مگر نشنيدي كه «مَن اَصبَحَ فَلَم يَحتم بِه امور المسلمين فَلَيسَ به مسلم.» يعني كسي كه شب را صبح كند و به امور مسلمين بي­توجه باشد، از مسلمين نيست.

مگر نشنيدي كه خداوند در قرآن كريم فرمود:‌ «وَما لَكُم تَقاتِلون فِي سبيل­الله والمستضعفين من الرجال والنّساء والدوان الَّذينَ يَقولونَ رَبَّنا اَخرجنا مِن هَذه القَرية الظالم اَهلها.»

چرا در راه خدا جهاد نمي­كنيد درصورتي كه جمعي ضعيف و ناتوان از مرد و زن و كودك شما در اسارت و ظلم كفارند و آن­ها را دائم مي­گويند بارخدايا ما را از اين شهري كه مردمش ستمكارند بيرون آر. من ديگر نشتسن و آرامش را برخود حرام ديدم و هرگاه كه اسم­ام را در ليست اعزامي­ها مي­ديدم روحي خدايي مي­گرفتم چون از اين اعزام­شدن­ها است كه انسان متزكي به خدا مي­رسد و من برخود لازم دانستم در راه خدا هجرت كنم و جهاد بنمايم تا خداوند سرانجام اجر جهادم را شهادت در راهش قرار دهد.

 آري من از خود چيزي ندارم براي شما مردم حزب­الله بنويسم مگر از قرآن. اين قرآن است كه انسان را از ماديات بيرون آورده و به سوي كمال انسانيت مي­رساند و به راستي اين قرآن الهي بود كه مرا از هجرت تا شهادت رهنون ساخت. آري، اين كلام قرآن درباره هجرت­كننده در راه [ ] است كه مي­فرمايد: «فَالَّذينَ هاجَروا و اَخرجوا مِن ديارِهِم وَاذوا فِي سَبيلي و قاتُلوا وَقَتلوا لَاكفرَّنَ عَنهُم سَيئاتهم وَلاخلنهُم جَناتٍ تَجري مِن تحت الانهار ثواباً مِن عندالله والله عِندَه حُسن الثواب.»

يعني آنان­كه از وطن خود هجرت كردند و از ديار خود بيرون شده و در راه خدا رنج كشيدند و جهاد كردند و كشته شدند همانا بدي­هاي آنان را در پرده لطف خود بپوشانيم و آن­ها را به بهشت­هايي كه از درختان آن­ نهرهاي آب جاري است درآوري و اين پاداشي است از جانب خدا و پاداش نيكوي است نزد خدا.

و من با آشنا شدن به معارف الهي و براي رسيدن به خدا با خدايم تجارتي بزرگ انجام دادم، تجارتي بزرگ كه در آن با خون معامله نمودم و خريدار خونم خداست و اين مصداق آيه شريفه : «اِنَّ الله اَشتري مِنَ المؤمنينَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُم الجَنّة يُقاتِلونَ فِي سَبيل-الله فَيَقتلونَ وَيُقتلون وَعداً عليه حقاً فِي التورية والانجيل والقرآن وَمَن اوفي بِعَهده مِن الله.»

يعني خداوند جان و مال اهل ايمان را به بهشت خريداري كرد. آن مؤمناي كه در راه خدا جهاد مي­كنند كه دشمنان دين را بكشند و يا خود كشته مي­شوند اين وعده قطعي است و عهدي است كه در تورات و انجيل و قرآن ياد فرموده است. اين را سرمشق خود قرار دادم و شما مردم حزب­الله گمان نكنيد كه من در راه خدا كشته شده­ام، مرده­ام و از جايي خبر ندارم. هرگز! بلكه خداوند در قران كريم: « وَلا تَحسَبَنَّ الذينَ قُتِلوا في سَبيلِ الله أمواتا بَل اَحياء عِندَ رَبِّهِم يُرزَقون.» گمان نكنيد آن­هايي كه در راه خدا كشته شدند مردگانند بلكه زنده­اند و در نزد خداي خويش روزي مي­خورند. و در آخر پيامي به شما مردم حزب­الله و مخصوصاً مردم حزب­اللهي كلوده دارم و اين است كه هميشه گوش به فرمان ولايت فقيه باشيد و از روحانيت خط امام و سپاهيان پاسدار، دو بازوي ولايت فقيه پشتيباني كنيد. وحدت كلمه خويش را تحت رهبري پيامبرگونه امام خميني حفظ نماييد. با هم برادر باشيد كه دنيا فايده­اي ندارد و بالاخره روزي بايد از اين جهان فاني به جهان ابدي برويد و تنها چيزي كه از شما به جاي مي­ماند اعمال نيك­تان مي­باشد.

با دشمنان خدا بجنگيد و هرگز از كشتن و كشته شدن در راه خدا نهراسيد. نماز جمعه را زنده كنيد. نماز جماعت را به پا داريد كه دست خداوند با جماعت مي­باشد و تا آخرين قطره خون­تان با آمريكاي جهان­خوار و شوروي متجاوز و نوكران سرسپرده­شان ازجمله منافقين و اكثريت و اقليت و حزب توده و امتي و ديگر سرسپرده­گان اجنبي بجنگيد و هميشه مسئله اصلي­تان جنگ باشد.

و در آخر تأكيد مي­كنم مطيع ولايت فقيه اين نايبان برحق امام زمان (عج) باشيد و در نهايت از تمامي مردم غيور كلوده تقاضاي عاجزانه دارم كه اگر از من بدي ديده­اند، عفوم نمايند.

يك پيامي براي پدر و مادرم دارم. پدر و مادرم! به خود مي­بالم كه والديني همچون شما داشتم كه مرا در دامن­تان پرورش داديد و اسلام علی را به من آموختيد. شما بايد خوشحال باشيد كه امانت خدا را سالم به درگاهش تحويل داديد. شما بايد از خداوند بخواهيد كه اين قرباني ناقابل­تان را به درگاه كرمش قبول نمايد و مردم را براي دفاع از اسلام تبليغ كنيد و به مردم تبريك بگوييد و پيام­رسان خون من باشيد و درنهايت گرچه مي­دانم كه فرزندي لايق شما باشد، نبودم. اما از شما مي­خواهم تمامي بدي­هايي كه از من ديده­ايد عفوم كنيد. به خواهرانم وصيت مي­كنم كه حجاب­تان را كه حافظ خون ماست حفظ نماييد و پيام­رسان خون من باشيد و به برادرم رضا بگويم كه زماني بزرگ شدي اسلحه افتاده از دستم را بردار و بر دشمنان خدا بتاز و از سنگرم حفاظت كن.

                                                                                               والسلام علي الشهدا و الصالحين.

 

درود بر امام امت، خميني بزرگ، نائب بر حق امام زمان (عج). درود بر شهيدان تاريخ انقلاب اسلامي. مرگ بر جنايتكاران غرب و شرق آمريكا و شوروي. مرگ بر منافقين و توده­اي و امتي و اكثريت و اقليت. پيروز باد حكومت عدل اسلامي به رهبري امام خميني. نابود باد حكومت­هاي ضد اسلامي در تمامي جهان. به اميد اتحاد جماهير اسلامی به رهبري امام مهدي (عج).

 

خدايا، خدايا تو را به جان مهدي، تا انقلاب مهدي، خميني را نگهدار.

جنازه­ام را پهلوي قبر مطهر شهيد محمد سبك­رو در كلوده دفن كنيد.

پاسدار قرآن عزت الله جمالی

امضا