نام پدر : عباس
تاریخ تولد :1347/12/20
تاریخ شهادت : 1365/02/05
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

 

 

*توصیه نامه شهید حسن جلیلیان*

 

توصیه می کنم شما را به یاد خدا چرا که دلها با یاد خدا آرام می گیرد همواره نماز را به جماعت بخوانید و مساجد را پر کنید و در انجام نماز شب این فریضه الهی هم کوتاهی  نکنید تا به سعادت حقیقی برسید . و در سختی ها و مشکلات زندگی به خدا وائمه اطهار متوسل شوید و به پدر و مادر این دونعمت الهی احترام بگذارید و قدرشان را بدانید و در دوران پیری عصای دست آن ها باشید.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

حسن  جلیلیان طبری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

20/12/1347 ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

عباس جلیلیان طبری ـ راننده

4- نام و شغل مادر:

معصومه حسین زاده ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

4 فرزند ـ شهید فرزند چهارم می باشد .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده ای مذهبی متولد شد .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان سعدی  ـ بابل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

شهید بعد از ترک تحصیل به کار نجاری تا زمان اعزام به جبهه پرداخت .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا  مقطع چهارم ابتدایی درس خواند و به علت شرایط و امکانات مالی ترک تحصیل کرد .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید به پدر و مادر خود احترام می گذاشت و تابع دستورات آن ها بود .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

نجاری از سال 63 تا 65

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره)، شهیدان بهشتی و مطهری بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شهید در پخش اعلامیه های امام فعالیت داشت .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شهید عضو بسیج در محل بود .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

14/2/64 الی 4/5/64 ـ بابل ـ سپاه ـ مریوان ـ پدافندی

3/10/64 الی 15/12/64 ـ بابل ـ سپاه ـ تی 2 ـ آفندی

6/1/65 الی 5/2/65 ـ بابل ـ سپاه ـ تی 2 ـ آفندی

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

6 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

رزمنده و تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

فاو ـ 5/2/65 ـ والفجر 8 ـ اصابت خمپاره

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

22/2/65 ـ آرامگاه معتمدی

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید : شهید خیلی علاقه داشت به جبهه برود و در آخر هم به آرزوی خود رسید و به جبهه در چند نوبت رفت و وقتی می آمد از حال و هوای جبهه برای دیگران تعریف می کرد تا آنان را تشویق کند به جبهه بروند . خودش روحیه ی بسیار خوبی داشت و احساس غرور و شخصیت می کرد .

مادر شهید : فرزندم به مسائل و شرعیات خیلی اهمیت می داد  نماز شب می خواند و دخترم زیاد او را اذیت می کرد و به برادرش می گفت که الان چرا نماز شب می خوانی صبر کن تا صبح شود و نماز شب را به نماز صبح وصل کن و او به خواهرش می گفت به کسی نگو من نماز شب می خوانم هر وقت شهید شدم می توانی بگویی . به دعای کمیل خیلی عشق می ورزید و وقتی گوش می داد زیاد گریه می کرد و یک رادیو کوچک داشت به اتاقش می برد و دعا گوش می داد و گریه می کرد . شهید همیشه دنبال خواهرزاده ام می رفت و او را به دنبال خود به مراسمات و مساجد و دعای کمیل می برد


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد