نام پدر : سالار
تاریخ تولد :1346/06/14
تاریخ شهادت : 1365/04/13
محل شهادت : قلاویزان(مهران)

وصیت نامه

1.    برادرانم! در این برهه از زمان ما نیز باید به این وظیفه و فریضه اسلامی عمل و به مقابله با کفار و اجانب برویم و امانتی که نزد ماست ادا نماییم.

2.    امت حزب الله و همیشه در صحنه ! ... امام عزیزمان خمینی کبیر، آن اسطوره ... و فظیلت را تنها نگذارید. شما را به پیروی و اطاعت بی چون و چرا از راهش که همانا راه امام زمان (عج) است توصیه می کنم. قدر این نعمت الهی را بدانید و همیشه در صحنه حاضر باشید تا به یاری الله و رهبری اماممان انقلاب را به سر منزل مقصود برسانیم.

3.    عزیزانم! دعا برای امام و رزمندگان را هرگز فراموش نکنید.

4.    از شما می خواهم که در نمازهای جمعه و جماعت و دعای کمیل شرکت کنید و سنگر مسجد را پر کنید.
5.    شما را به تقوی و پرهیزگاری و نیت صالح در هر کاری  دعوت می کنم. در هر کاری خدا را درنظر داشته باشید و عملی را انجام دهید که باعث رضا و خوشنودی خداوند گردد. با تقویت ایمان، شیطان را از خود برانید و بر نفس خود غالب شوید.

6.    برادرو خواهرم! بعنوان بنده ای از بندگان خدا، سفارش می کنم در تربیت وتقویت بینش توحیدی در تمام ابعاد زندگیشان بکوشید که سرچشمه تقوا و فضیلت و ایمان راسخ به خدای تعالی می باشد.

وصیت نامه

اسکن وصیتنامه در قسمت تصاویر موجودمی باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

حسین جعفری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1346 ـ روستای حمزه کلاش شش پل ـ بابل ـ شهید در ماه محرم  متولد شد.

3- نام و شغل پدر :

سالار آقا جعفری  ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

بانو هادی پور ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5 فرزند ـ شهید فرزند چهارم می باشد.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان ابتدایی بابل ـ روستای حمزه کلای شش پل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی اندیشه اسبو کلا ـ بابل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان طالقانی و امام خمینی ـ رشته علوم تجربی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ـــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید به پدر و مادر خود احترام می گذاشت .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) و ائمه معصومین بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شهید عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

بابل ـ سپاه ـ کردستان (مریوان ) ـ پدافندی

بابل ـ سپاه ـ کردستان (مریوان ) ـ پدافندی

بابل ـ سپاه ـ کردستان (فاو) ـ والفجر 8

بابل ـ سپاه ـ مهران ـ کربلای 1

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

آر پی جی زن

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

عملیات والفجر 8

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مهران (قلاویزان ) 12/4/65 ـ ترکش خمپاره شصت

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

16/4/65 ـ گلزار شهدای حمزه کلای شش پل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

خواهر شهید : یک روز غروب که به خانه پدرم رفتم در حالی که مادرم را صدا می کردم برادرم را دیدم که از اتاق بیرون آمد و جواب داد: خواهرم سلام شما هستید ؟ و دستش را به نشانه ی احترام دراز کرد و دست هایم را محکم در دستش فشرد الان که با همین دستان خاطره اش را می نویسم گرمی دست هایش را در دستم حس می کنم . یادم هست به من گفت خواهر جان این روزها من مهمان شما هستم باید به جبهه بروم و از وطن و ولایت فقیه خودم دفاع کنم. زمانی که من رفتم بیشتر به مادر سر بزنید و او را تنها نگذارید .

 

همرزم شهید : قبل از عملیات که با هم بودیم شوخی هایی در رابطه با شهید شدن با هم داشتیم هر کاری می کردیم یا صحبت می کردیم در نهایت می گفتیم حالا این اشکال ندارد مگر چند روز بیشتر در این دنیا هستیم که این همه حساسیت به خرج دهیم. حتی در حین یکی از عملیات ها که هوا خیلی گرم بود، دو الی سه ساعتی در پشت یک خاکریز ماندیم و منتظر شدیم. شهید جعفری رفت زیر یک تانکر آب سرخود را با آب تانکر شست، شانه کوچکی هم داشت که موهایش را شانه می زد، ما هم به او گفتیم: آماده رفتن شدی؟ و او با خنده گفت: تا شما را به کشتن ندهم خودم شهید نمی شوم. (روحیه شهادت طلبی در او همیشه موج می زد.)