نام پدر : حسین
تاریخ تولد :1329/01/31
تاریخ شهادت : 1365/10/04
محل شهادت : ام الرصاص

زندگی نامه

شهید «رجب‌علی جعفرزاده»

نام پدر: حسین

13 فروردین 1329 بود. کوچه‌ها پر از عطر بهار و رویش شکوفه‌هایی که شادی و سرسبزی را برای همه به ارمغان آورده بود. تولدش آن روزها شاید، نوید بهاری دیگر، برای «حسین وگدا» بود که چشم انتظار آمدنش بودند.

کودکی «رجب‌علی» در آغوش گرم مادر و زیر سایه پدر سپری شد.

مقاطع تحصیلی ابتدائی و راهنمایی را با موفقیت در «سرخرود شرقی» پشت سر گذاشت؛ اما به دلایلی، از ادامه تحصیل باز ماند.

اوقات فراغت رجب‌علی با مطالعه کتاب‌های مذهبی، دید و بازدید و بنّایی سپری می‌شد.

نسبت به اجرای فرامین الهی، تقیّد خاصی داشت و در رعایت واجبات و ترک محرمات، کوشا بود. انس و علاقه‌اش به قرآن، تا حدی بود که جهت کسب معارف دینی، در جلسات قرآنی شرکت می‌کرد.

در بیان خلق‌وخوی او، همین بس که در ادب و تواضع نسبت به والدین زبانزد بود و همواره در همه امور، رضایت آنان را مد نظر داشت. رفتار و گفتارش با دیگران نیز، با ملاطفت و عطوفت همراه بود.

در ایام انقلاب، برای تظاهرات، به فریدونکنار، آمل و بابلسر می‌رفت. همچنین، به انجام کارهای فرهنگی، مثل نصب پوستر و عکس و شعارنویسی نیز مشغول بود.

پس از پیروزی انقلاب به فعالیت هایش در سپاه و بسیج ادامه داد. «علیرضا» از برادرش این‌گونه می‌گوید: «همکاری‌اش در بسیج و سپاه، تا حدی بود که وقتی منافقان به آمل حمله کرده بودند، او در حدود ده شب، به خانه نیامد. وقتی هم آمد و پوتینش را در آورد، پاهایش تاول‌زده و ورم کرده بود. می‌گفت: ما در طی این ده شب، پای‌مان را از پوتین در نیاوردیم.»

 

رجب‌علی برای مدتی نیروی وزارت سپاه بود؛ تا این‌که در سال 1363، جامه پاسداری را به تن کرد و با تعهدی عمیق‌تر، به نبرد با دشمن پرداخت.

در سال 1365، در سمت تک‌تیرانداز راهی مناطق نبرد شد. او جبهه را یک دانشگاه می‌دانست و شهادت برایش مقدس بود. از این‌رو می‌گفت: «باید بیایید و ببینید. این جان را خدا به ما داد و خودش باید یک زمان از ما بگیرد. چه خوب است که با شهادت باشد.»  

در نهایت، او در 4/10/1365، در جزیره ام‌الرصاص، که آخرین آوردگاهش بود، به خیل هم‌سنگران شهیدش پیوست. «مهرنوش مسعودی» سال‌هاست که در انتظار همسرش به سر می‌برد؛ و «مقداد و رضا» که شوقی وصف‌نشدنی برای در آغوش کشیدن پدر شهیدشان دارند.   


وصیت نامه

*توصیه نامه شهید رجبعلی جعفرزاده*

 

توصیه من به شما عزیزان این است که هیچ وقت رهبری را تنها نگذارید چراکه ما با ولایت زنده ایم. در رعایت حقوق دیگران کوشا باشید تا حق الناسی به گردن شما نباشد. دنباله رو روحانیت متعهد باشید. در نمازهای جمعه و جماعات شرکت کنید. به پدر و مادر خود نیکی کنید و به خواهرانم سفارش می کنم که حجاب خود را رعایت کنند که برتر از خون شهید است.