نام پدر : اسماعیل
تاریخ تولد :1339/10/17
تاریخ شهادت : 1360/04/26
محل شهادت : ایستگاه 12 آبادان

خاطرات

مادر شهید : زمانی که در جبهه آبادان بود به همسنگرانش می گفت : پیغام مرا برای مادرم ببرید به این نشانه که داریم هندوانه می خوریم  بعد دوستش می گفت تو نامه بنویس  من به مادرت می دهم اما گفت :« نه ! زمانی که پسر خاله ام در جبهه بود و نامه می داد وقتی مادرم نامه را می خواند ناراحت می شد و گریه می کرد و اگر به خاطر نام من گریه کند من ناراحت می شوم. »

رقیه توکلی - خواهر شهید : می خواست به جبهه اعزام شود من یک خواهر زاده به نام سمیه که 7 ماهه بود داشتم که خود شهید نام ایشان را سمیه گذاشت  و همیشه می گفت :«سمیه اولین زن مسلمانی بود که در راه اسلام به شهادت رسید» به همین خاطر او را دوست داشت  و موقع رفتن به جبهه او را بغل گرفت و زیاد بوسید . انگار دلش نمی امد که از بچه جدا شود و بچه هم انگار فهمیده بود که دیگر برادر عزیزمان بر نمی گردد یقه برادرم را چسبیده بود و ما هر چه می خواستیم بچه را از بغلش بگیریم و او را ساکت کنیم  نمی توانستیم شهید به خواهرم گفت که بیا بچه را از بغلم بگیر  و او را ساکت کن. باز من جبهه رفتم و یاد گریه بچه می افتم و ناراحت می شوم و خواهرم به هر طریقی بود  بچه را از بغلش گرفت و برادرم تا آخرین لحظه چشمش به این در بود و رفت .