نام پدر : ابوالحسن
تاریخ تولد :1344/01/02
تاریخ شهادت : 1360/09/22
محل شهادت : سرپل ذهاب

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

عزت الله پروری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/1/1344، رامسر

3- نام و شغل پدر :

ابوالحسن، بقالی

4- نام و شغل مادر:

زهرا، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

یک برادر، سه خواهر. فرزند چهارم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

مادرشهید: در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدر ایشان علاقه زیادی به خواندن قرآن داشت و چون خود سواد چندانی نداشت ایشان را به کلاس قرآن فرستادند. روزش را با نماز صبح شروع می کرد.

ذبیح الله- برادرشهید: در کلیه مراسم های نماز جمعه، جماعت و قرائت قرآن حضور داشت و پیش قدم بود. شیفته اهل بیت بود. واجبات را ترک نمی کرد و در انجام اعمال و احکام دینی نیز پیشتاز بود. آرزوی زیارت امام حسین را داشت . کتاب های مذهبی را دوست داشت.

صبورا- خواهرشهید: پای بند به احکام دینی بود.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ایشان را به کلاس قرآن فرستاده بودند.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ــــــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

اول تا پنجم ابتدایی مدرسه ی اردی بهشت سابق و شهید مجری فعلی بود. رامسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

تا سوم راهنمایی مدرسه فرید رامسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

تا سوم دبیرستان مدرسه امام خمینی رامسر

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، از مدرسه که می آمد مغازه پدر و برادر می رفت به آنها کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

به خاطر رفتن به جبهه ترک تحصیل کرد

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

مادرشهید: ایشان به همه خانواده علاقمند بود به خصوص به خواهر کوچکش کیمیا. شاگرد خوب و درس خوانی بود. در منزل کمک می کرد. در مغازه هم به پدرش کمک می کرد و به برادرش در چایخانه کمک می کرد مثلاً از مدرسه که می آمد بعد از خوردن ناهار مغازه نزد پدر می رفت برای کمک بعد هم از آنجا چایخانه ی برادر و غروب هم به بسیج شهر می رفت. خیلی مهربان بود. به همه با لبخند و خوش رویی برخورد می کرد.

ذبیح الله - برادرشهید: صبور و خوش فکر و خوش رو بود، کم تر عصبانی می شد. احترام به پدر و مادر را رعایت    می کرد. از مال خودش که از پدر و مادر به او می رسید بذل و  بخشش می کرد. اگر نیازمندی از روی تقاضا کالا مغازه پدر و برادر را می خواست از حق خودش می گذشت و درخواست دیگران را اجابت می کرد. اگر یکی از دوستانش خلاف می کرد به آنها توضیح می داد و هدایت می کرد.

صبورا- خواهرشهید: همه او را دوست داشتند و جای خاصی در دل همه پر کرده بود.

کیمیا- خواهرشهید: در رابطه با دوست یابی خیلی به ما توصیه می کرد. به مردم خیلی علاقه داشت گاهی پول تو جیبی خود را به دیگران می داد حتی بعد از شهادتش چندین نفر پول آورده بودند که می گفتند شهید به آنها قرض داده بود. در انتخاب دوست سعی می کرد افرادی را انتخاب کند که صالح باشند. یک اخلاق خوبی هم که داشت این بود که افرادی را که به اصطلاح ناسالم بودند از آنها دوری نمی کرد و با آنها رفتار خوبی داشت و    می خواست با حرکات خود آنها را اصلاح کند. می گفت سعی کنید با افراد ضعیف هم رابطه ی دوستی داشته باشید. در تابلو سازی و خوش نویسی مهارت داشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

کتابهای شهید مطهری و شریعتی و آقای محدثی را می خواند. به سخنرانی های امام که پخش می شد گوش می داد (گفته کیمیا خواهرشهید) حتی یکی دو بار برای دیدن امام تهران رفت که موفق به دیدار نشد.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در راهپیمایی ها و نماز جمعه شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج سپاه رامسر بود و اوقات فراغت را به آنجا می رفت.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود :

در مقابل دشمنان می ایستاد. یک بار در همین رامسر با تعدادی از انها برخورد فیزیکی داشت که آنها با زنجیر دوچرخه به سر و صورتش زدند و او را زخمی کرده بودند.

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

به مدت 15 روز از بسیج سپاه رامسر به پادگان آموزشی گرگان رفت با عضویت بسیجی.

10/9/60 از بسیج سپاه رامسر با عضویت بسیجی به سر پل ذهاب رفت ( ایلام غرب) با مسئولیت رزمنده.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

رزمنده

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

22/9/60 تاریخ شهادتش در سر پل ذهاب است.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

مفقود است ولی قبری نمادین در بهشت زینبیه برایش درست کردند.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدرشهید: شهید بعد از ظهرها که از مدرسه تعطیل می شد به مغازه می آمد تا کمک کند به خاطر همین ناهارش را با خود می آورد. من ناهارم را به موقع می خوردم ناهار او را می گذاشتم تا بیاید. آن موقع کنار مغازه من   خانم هایی که از روستا می آمدند و محصولات خود را مثل: ماست، شیر و سبزیجات را کنار خیابان می فروختند بارها اتفاق می افتاد که عزت الله ناهارش را به یکی از این خانم ها می داد وقتی از او سوال می کردند چرا این کار را انجام می دهی می گفت:« من در مغازه هستم می توانم با یک کیک و نوشابه سر کنم ولی شما باید این همه راه را تا روستا پیاده بروید.»

ذبیح الله- برادرشهید: همیشه می گفت:« مرگ بر منافق!» می گفت:« چرا مزدوران به خانه و کاشانه برادران کردستان و جنوب حمله ور می شوند و جلوی چشم آنان به نوامیس آنان بی حرمتی می کنند. صلاح نیست ما در اینجا ساکت بنشینیم و آنان در عذاب. پس جبهه واجب است.»

 کیمیا پروری(خواهر شهید) می گوید: شهید سعی می کرد با افراد درست و سالم دوستی کند اما یک اخلاق خیلی مهم اش این بود که از افراد ناسالم دوری نمی کرد سعی می کرد با آنها رفتار خوبی داشته باشد تا آ نها را اصلاح و جذب کند.

 


وصیت نامه

*توصیه نامه شهید عزت الله پروری*

 

توصیه من به شما عزیزان این است که هیچ وقت رهبری را تنها نگذارید چراکه ما با ولایت زنده ایم. در رعایت حقوق دیگران کوشا باشید تا حق الناسی به گردن شما نباشد. دنباله رو روحانیت متعهد باشید. در نمازهای جمعه و جماعات شرکت کنید. به پدر و مادر خود نیکی کنید تا عاقبت به خیر شوید.