نام پدر : علی جان
تاریخ تولد :1346/06/03
تاریخ شهادت : 1365/11/04
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

 

 

*وصیت نامه شهید رحمان بیگی درونکلا*

 

بسم الله الرحمن الرحیم

و قاتلوا هم حتی لا تکون فتنه و یکون الذین فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین.

به نام خدای بخشنده مهربان

جهاد کنید تا فتنه وفساد از روی زمین برطرف شود و همه را آیین دینی خدا باشد و اگر فتنه و جنگ دست کشیدند با آنها عدالت کنید که ستم بر ستمکاران روا نیست.

وقتی که آخرالزمان فرا رسد شهادت خوبان امتم را گلچین می کند.(پیامبر اکرم)

سلام بر مهدی قائم آل محمد(ص) بهترین یاور رزمندگان و حامی مستضعفان و بادرود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی که با رهبری پیامبر گونه اش ما را از ظلمات به سوی نور عدایت کرده است و با درود و سلام فراوان به شهدای صدر اسلام تا شهدای خونین جنگ تحمیلی ایران که با نثار خون پاک خویش درخت انقلاب را آبیاری کردند و با درود به صف شکنان جبهه های توحید که هر لحظه با فداکاری ویش نگهبان اسلام و قرآن و مرز و بوم کشورند.

خدا را حمد و سپاس فراوان می کنم که مرا عقل و هوش و فهم و درک و توان عطا کرده است تا بتوانم در راه خدای خویش پناه ببرم و او را در کمال شایستگی خویش عبادت کنم.

خداوند را شکرگزارم که مرا  شیعه علی(ع) قرار داده است.

خدایا! همیشه ذکرگویم که چون به این حقیر کرامت فرموده است تا در جبهه جنگ برای فی سبیل الله لحظه ای نظری به بنده گناهکار خویش بنماید و ما را مورد لطف و بخشش قرار دهد انشاالله.

من هم اکنون قلم بر دست گرفته و برروی کاغذ می لغزانم چندین بار قلم را بر دست گرفتم و وصیت نوشته ام اما شهادت نصیبم نگشت شاید توشه را برای مسافرت آماده نکرده بودم که خدا مرا نزد خویش فرا بخواند. کسانی که همیشه به یاد او بوده اند و آنانی که توشه را برای مسافرت آماده کرده بودند نزد جندالله رفتندشهادت است که خداوند بزرگ به ما عطا کرده است ما را منت نهاده تا بتوانیم توشه لازم را ان شا الله آماده کرده از معصیت ها و گناهان به در آییم تا خدا لطف و کرم خوییش را به ما بنمایاند ان شا الله.

خداوند بزرگ در این راه بر ما منت نهاده و کشته شدن ما را در راه فی سبیل الله قبول کرده باشد تا به شهادت نائل آییم. آنان که پیرو خط سرخ خمینی نیستند و به ولایت و رهبری او اعتقاد ندارند بر جنازه من حاضر نشوند. کسانی که در راه خدا قدم نهاده و این طریق را با آگاهی کامل انتخاب کرده اید ونیز صبر را پیشه کنید و همچنان مقاوم و استوار باشید.

پدر و مادر عزیزم! از آنجا که نتوانستم آن همه زحمات فراوان شما را جبران کنم و به دعای خیر شما نیاز مبرم دارم که تا خداوند نظر بیشتری به ما بنماید.

شهادت من شما را ناراحت می کند . خودم نیز آگاهم که چقدر ازبدو تولد زحمات مادر را زیاد کردم که نتوانستم آن را جبران بنمایم اما شما مادر مهربانم! اسلحه به زمین افتاده مرا بردارید و هرگز جای ما رادر جبهه خالی نکنید تا این که اسلام در تمام جهان منتشر گردد و هرگز خدا را فراموش نکنید  و تقوا را پیشه خود سازید تا بتوانید قدمی که برای رضای خدا بر می دارید استوار و مقاوم باشد.خداوند همه ما را با لطف و کرمش بیامرزد ان شا الله.

شما خواهرم! حجاب زینبی بر خود بگیرید و همواره به یا خدا باشید که خدای نکرده در روز قیامت در محضر ائمه اطهار شرنده نشوید. پس در پرده حجاب به خودتان جلوه ای جاودانه ببخشید که رضای خدا در این است و شما نیز برایم دعای خیر و قرآن بخوانید.

امت شهید پرور ایران و اد مسلمین! به جای تعریف های کاذب از من بر سر قبرم آئید و قرآن بخوانید و دعا برای آمرزش گناهانم کنید که نظر لطف ایزد منان در این است.

برادرانم! ای هم سن و سال های من! هرگز جبهه جنگ را خالی  نکنید که خداوند عذاب سختی را در قرآن مجید وعده داده است. پس همواره پشتیبان امام امت باشید و در صحنه نبرد حاضر شوید که اسلام می بالد به چنین فرزندان پاک . ای مردم! اگر به شما ها رنجی رساندم شما به بزرگی خودتان مرا بیامرزید ان شا الله.

برادران بسیج و انجمن اسلامی! شما ها وظیف دارید که بیشتر به فکر جنگ  و فقط اسلام و قرآن و خدا باشید که رهبرمان فرمایش های ارزنده از شما بیان کرده است همواره کوشا باشید و فعالیت خود را ادامه دهید که پروردگار عالم نظر ترحمی به این خانواده های شهدا و مفقود و اسرا و خودتان داشته و خواهد داشت ان شا الله.

و شما ای خواهران و مادران! ببه فرموده زینب(س): ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است که زن باید دارا باشد. این فرمایش زینب(س) را خط و مشی خود قرار دهید که هم خداوند از شما راضی باشد و هم بانوان صدر اسلام. مادران توجه بنمایند که هرگز مانع از رفتن فرزندانتان به جبهه نشوید که در روز قیامت در محشر خدا جوابگوی زینب نیستید که طاقت 72 تن از شهدای جگر گوشه خود علی الخصوص امام حسین(ع) آن مرد تاریخ زمان که چنین آثاری از خود به جای گذاشته است را بدهید. شما نیز مثل خاندان وهب فرزندانتان را به جبهه بفرستید و حتی سعی کنید جسدش را تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه فی سبیل الله دادم پس نمی گیرم.

سلام مرا به پیشوای بزرظگ وعزیز برسانید و بگویید که دو آرزو در دل داشته است و آن آرزو ها به اجابت نرسید. زیارت قبر شش گوشه امام حسین و دیگری زیارت شما است و به امام بگویید که تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد و با خدای بزرگ عهد می بندم که اگر سعادت یاری ام کرد در تمام عاشوراها  وبلا های حسین(ع) همراه برادران رزمنده باشم و سنگر را حفظ کنم تا اینکه به خواست خداوند منان همه اسلام در زیر پرچم قرآن و اسلام مهدی(عج) به اجرا در آید ان شا الله.

در پایان سخنانم طول عمر امام عزیز و ظهور فرج امام زمان را از خدای بزرگ طلب می کنم و همه شما را به خدای همیشگی می سپارم.

خداحافظ شما

تاریخ4/10/1365

 

 


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رحمان بیگی درونکلایی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

3/6/1346 ـ بابل ـ روستای درزیکلا

3- نام و شغل پدر :

علی جان بیگی درونکلایی

4- نام و شغل مادر:

منور ملکی درونکلایی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6 فرزند ـ شهید فرزند سوم می باشد.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده ای مذهبی و زحمت کش و کشاورز متولد شد .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

شهید به مکتب خانه جهت آموزش قرآن می رفت .

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

بابل ـ روستای درونکلای شرقی

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی امام سجاد (ع) ـ بابل ـ روستای درونکلای شرقی

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دانشسرای کشاورزی ـ آمل ـ رشته کشاورزی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

شهید در اوقات فراغت به یادگیری قرآن و ورزش می پرداخت .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع سوم دبیرستان خواند و بعد به جبهه عازم شد .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید به پدر و مادر علاقه زیادی داشتند و با آن ها با مهربانی برخورد می کردند.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید متأثر از امام (ره) شهید مطهری ، شهید دستغیب ، ائمه و معصومین بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شهید در بسیج فعالیت داشتند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت .

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

بابل ـ سپاه ـ کردستان

بابل ـ سپاه ـ جنوب اهواز

بابل ـ سپاه ـ جنوب اهواز

بابل ـ سپاه ـ جنوب اهواز

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

12 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

2بار جنوب

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

یک بار ناحیه پشت مهره کمر ـ اصابت ترکش ـ باردوم شیمیایی هر دوبار جنوب

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

4/11/65 ـ جنوب (شلمچه ) ـ اصابت ترکش به صورت ـ کربلای 5

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

گلزار شهدای روستای درونکلای شرقی

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید : شهید بسیار متواضع و فروتن بود . حجب و حیا داشت . امانتدار خوبی بود . در حفظ اسرار دیگران بسیار کوشا بود به تک تک اعضای خانواده بسیار صمیمی رفتار می کرد .

برادر شهید : یکی از روزهای زمستان برادرم از هنرستان کشاورزی آمد و برادران کوچک تر را جمع کرد و به همه گفت که می خواهم درختان مرکبات را اصلاح کنم با وارد شدن به باغ آلوچه پیوندی ها را خراب کردند و جوانه نارنج را باقی گذاشتند خوب تجربه نداشت به نزد پدرم آمدیم و با خونسردی به پدرم گفتیم که همه باغ را اصلاح کردیم ، پدر با دیدن باغ عصبانی شد اما چون علاقه شدیدی به شهید داشت همه خشمش را فرو ریخت و با خونسردی آن ها را به باغ برد و توضیح داد که شاخه پیوندی با جوانه نارنج این چنین است . برادرانم تازه متوجه شدند که کل پیوند ها از بین رفته و شاخه های هرز باقی مانده .