نام پدر : سهراب
تاریخ تولد :1346/09/20
تاریخ شهادت : 1365/11/23
محل شهادت : 0

وصیت نامه

* وصیت نامه شهید یحیی بطیاری *

 

بسم الله الرحمن الرحیم

     به نام خدای خالق جهانیان و آدمیان، بنام خدایی که به ما جان داد و به ما حرکت داد و به ما هدف داد. به نام خدای شهیدان والامقام و به نام خدای محرومان و وارثان آینده زمین.

     « الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله اولئک هم الفائزون» (  قرآن کریم)

     « آنان که ایمان آورده اند و از اهل خود هجرت کردند و در راه خدا با مال و جان جهاد کردند نزد خدا مقام بلندی دارند ».

     اینجانب یحیی بطیاری با اقرار به کلمه الله و ایمان به کتاب خدا و اعتقاد به نبوت و رسول اعظم و ولایت امیر مومنان و حقانیت راه انبیاء و اولیاء معصومین، وصیت نامه ام را آغاز می کنم:

     حرکت های تند و تیز انقلاب اسلامی به پیش می رود و پایه های ظلم و ستم و فساد و تباهی را نابود کرده و می رود که حکومت عدالت گستر اسلامی را در سرزمین پیروان مکتب خدا جامه ی عمل بپوشاند. دشمنان اسلام و قرآن در جهت نابودی این مکتب جهان، جنگ ناخواسته را به انقلاب نوپای جمهوری اسلامی تحمیل نمودند تا به خیال خام خود حرکت های برخاسته از ایمان و اعتقاد و عشق به خدای این ملت مسلمان و مظلوم ایران را از بین ببرند.

     جنگی که در یک طرف مدرن ترین تجهیزات و آلات جنگی و لوازم تکنیکی و سلاح های پیشرفته جهانی همراه با کمک ها فراوان مالی و اقتصادی و در طرف دیگر مردان سلحشور و مبارز که در قلبشان عشق به الله و معنویت خدا و در تارخشان شهادت های علی اکبر ها و علی اصغر و فاتحان دشت کربلا و رسالت خون سرخ نینوا موج می زند. این چنین جنگی با این هدفی را ملت مظلوم و محروم مسلمان ما تحمل کردند تا بتوانند بار دیگر در سرزمین شیران بتازند و یغما ببرند و ملت را به بند اسارت بکشانند ولی زهی خیال باطل، چرا که در میان امتی که قلبشان نور خداست و سر لوحه ی زندگی راه حسین (ع) که عدم سازش با شرک و کفر و نفاق است هر گونه پند و ذلت و پستی و سازش نخواهد داد اگر چه از جان و مال و زندگی و وجود خود بگذارند.

     اینجانب نمی توانستم شاهد باشم که دشمن ظالم به خاک وطن ما تجاوز کند و هر روز انسان های مظلوم شهر ها و کودکان معصوم و زنان و مردان بی گناه را به خاک و خون می کشاند و ما ساکت و در گوشه ای به زندگی مشغول و تماشاگر جریان حق و باطل باشیم. این بود که با توجه به اینکه هنوز مدتی به اعزام خدمت من باقی مانده بود داوطلبانه به جبهه های نبرد اسلام و کفر جهانی شتافتم تا بتوانم قطره ای کوچک در اقیانوس بی کران عارفان و عاشقان خدا گام بردارم و بتوانم به هل من ناصر حسین زمان جواب دهم و با صدای بلند بگویم! ای آنهایی که به خدا ایمان دارید و شهادت امام حسین (ع) در مقابل مشرکان و یزیدیان را قبول دارید و بارها شنیدید که آن حضرت به خاطر تحقق اهداف اسلامی خود دست از همه چیز خود کشیده و تمام یاران و فرزندان خود را در راه خدا تقدیم نموده تا جایی که آخرین جگر گوشه ی خود علی اصغر را به خدای خود هدیه می نماید و چون این مظلوم تاریخ را با دست های به آسمان پرتاب می کند و می گوید: خدایا بپذیر قربانی معصوم را، پس برخاستم و به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام گشته ام تا بتوانم وظیفه ی خود را نسبت به خون شهدا و مکتب  قرآن ادا کرده باشم.

و اما ای پدر و مادر بزرگوارم! شما که زحمات زیادی برایم کشیده اید و در سخت ترین شرایط  زندگی بزرگم نموده اید و اگر چه نتوانسته ام فرزند شایسته ای برایتان باشم از شما پوزش می طلبم تنها خواهشم این است که شما نیز همانند حسین بن علی (ع) فرزند خود را در راه قرآن و احیای مکتب حیات بخش اسلام هدیه کرده اید، افتخار نمایید و در شهادتم صبر و تامل پیشه کنید و اندوهگین و نارحت نباشید به خصوص مادر عزیزم.

     امیدوارم که با خبر شهادت فرزندت زینب گونه استقامت بورزید و خدا را شکر کنید که فرزندتان در راه اسلام و قرآن جان خود را اهدا نموده است ولی مادرم، آن گاه که سجاده ات را برای نماز می گسترانی و خالصانه با خدایت به راز و نیاز می نشینی طلب مغفرت و آمرزش مرا از خدا بخواه که این قربانی را قبول نماید. و سلام ، سلام به شما بردران و خواهرانم! امیدوارم که ادامه دهنده ی راه امام بر حقمان باشید و دستورات و شعار اسلامی را که ما جان خود را برای آنها تقدیم نمودیم و در همه حال عمل نمایید.

     در پایان از همه ی بستگان و آشنایان می خواهم که هر گونه ناراحتی از من دیدید با بزرگواری خود من را عفو نمایید و امام امت و خانواده ی محترم شهدا را تنها نگذارید و ادامه دهنده ی راهمان باشید.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

                                                                                                                یحیی بطیاری

**********************************************