1 – پدر جان ! ... در راه الله و در راه به ثمر رسیدن  حکومت اسلامی، جان و پیکر من بسی ناچیز است .
2 - ... پدر جان ! صبور و بردبار باش که خداوند صابران را دوست دارد .
3 – پروردگارا ! دلم می خواهد که چشمانم بسته و صورتم باز و چهره ام طبیعی باشد . چشمانم بسته باشد تا مردم بدانند که چشم داشتی به مال دنیا نداشتم . صورتم باز و شاداب باشد تا مردم بدانند که هنگام مردن از مرگ هراسی نداشتم . . دستانم باز باشد تا همه بدانند که چیزی از این دنیای فانی با خود نبردم به غیر از خاک . همه ما از خاکیم و به خاک باز خواهیم گشت .
4 – برادر جان ! ... با بهره گیری از محیط پاک جمهوری اسلامی ... و با پیروی از سایر معلمان اخلاق و بندگی و اطاعت خدا و افزودن بر عبادتهای خود , هرچه بیشتر در راه تهذیب و تزکیه کوشا باشید .
     5 - ... زندگی یعنی شهادت .
1-    پدرجان ! من راه خود را پیدا کرده بودم و آگاهانه  رفتم , من  امیدی به شهادت داشتم که نصیبم شد.
2-    برادرجان! نکند که در ذلت وخواری بمیری ؛ مولا حسین در میدان نبرد شهید شد ومولا علی (ع) در محراب عبادت .
3-    برادر جان ! ...نماز جمعه را فراموش نکن.
1 - ...من وظیفه ام این بود که در راه خدا جهاد کنم... و کشتن و کشته شدن هردو پیروزی را در بر دارد.  
2- برادرانم ! اسلام عزیز احتیاج به خون من و تو دارد تا ریشه اش رشد و بارور شود.
3- خواهرم ! ای الگوی جامعه! ای زینب زمان! سلاحتان و بهترین لباس رزمتان , حجابتان است.
4 – نماز هایتان را بپا دارید .
5 – مادرم ! وقتی خبر شهادتم را شنیدی مطمئن باش و خوشحال باش که فرزندی را در راه خدا قربانی نمودی و این را بدان که در نزد خدایت سربلند هستی .
6 – من بهترین راه سعادت را که شهادت است انتخاب نموده ام .
7 -  تمام دارایی مرا بین مستمندان تقسیم نمایید .
8 – با حجابتان , خون من و دیگر شهیدان را را پاس بدارید .