نام پدر : بهرام
تاریخ تولد :1327/10/01
تاریخ شهادت : 1363/02/18
محل شهادت : جاده محمودآباد - بابلسر

زندگی نامه

شهيد «علي‌اصغر باقري قلعه‌سري»

نام پدر: بهرام

هم‌زمان با طلوع اولين روز از زمستان 1327، بهاري زودهنگام را براي «بهرام و ربابه» به ارمغان آورد. «علي‌اصغر» در دامان خانواده‌اي ديندار و پرتلاش تربيت يافت و در كوچه پس‌كوچه‌هاي روستاي «قلعه‌سر» قد كشيد.

تحصيلاتش را تا مقطع ابتدائي، در روستا سپري كرد. اما به منظور كمك به معاش خانواده، درس خواندن را رها كرد و راهی تهران شد. او به مدت دو سال، در آن‌جا مشغول به كار بود و تمام پس‌اندازش را براي خانواده مي‌فرستاد تا باري از دوش‌شان بر دارد.

وقتي به سنّ شرعي رسيد، سايه مادر از او گرفته شد و سرپرستي او و چند فرزند كوچك ديگر، به عهده پدرش قرار گرفت.

علي‌اصغر در روزهاي انقلاب، همگام با ديگران، در تظاهرات تهران شرکت می‌کرد. علاوه بر آن، هروقت به زادگاهش می آمد، به توزیع اعلامیه در روستاهای نکا نیز مبادرت داشت. او متوجه انديشه‌هاي امام خميني شد و پي برد كه هدف ايشان، مبارزه با ظلم و پياده كردن اسلام در جامعه است. از اين‌رو، گوش به امر رهبر بود.

در سال 1352، خانم «زهرا مؤمني» را به همسري اختيار كرد؛ كه ثمره زندگي مشترك‌شان، «مجيد، ربابه، اباصلت، اكرم و حكيمه» هستند.

این فرزند برومند میهن، در سال 1360 به عضويت سپاه پاسداران در آمد.

در سال 1361، به‌عنوان پيك گردان، در عمليات پيروزمندانه محرم انجام‌وظيفه كرد. علاوه بر آن، در سيستان و بلوچستان، به عنوان نيروي رزمي پياده، و در منطقه دهلران، در سمت جانشين گروهان فعالیت نمود.

در نهايت، علی‌اصغر در 63/2/18 در جاده محمودآباد، در حین انجام ماموریت، بر اثر سانحه تصادف به شهادت رسيد و در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.

بنا بر گفته خانواده‌اش: «شهادت آرزوی دیرینه‌اش بود [و برای رسیدن به آن،] آرام و قرار نداشت. به ما سفارش می‌کرد که کمک‌رسانی به رزمندگان را فراموش نکنید. این کار  را  ادامه بدهید تا آن‌ها پیروز و دشمنان نابود شوند.»


وصیت نامه

*وصيت­ نامه شهیدعلي­ اصغر باقري*

 

بسم رب الشهدا و صديقين

 

الذَّينَ آمَنوا وَهاجَروا وَ جاهَدوا فِي سَبيلِ­الله بِاَموالِهِم وَ اَنفُسِهِم لَهُم الجَنَّة

كساني كه در راه خدا با مال و جان­ هايتان هجرت كرده­ ايد بدانيد كه بهشت برين براي­تان درنظر است.

                                                     به نام خداوند بخشنده مهربان

با درود و سپاس بيكران بر ايزد يكتا و توانا، رزق­ دهنده عالم بشريت و به پا كننده بهشت جاويدان براي مؤمنان و با درود و سپاس بر پيامبران تاريخي از آدم تا حوا و نوح تا موسي و عيسي و ابراهيم خليل­ الله و محمد رسول ­الله و با درود و سلام بر مولاي متقيان علي­ بن ­ابيطالب و يازده فرزندان بر حقش، به­ خصوص سالار شهيدان حسين ­بن­ علي و ياران باوفاي او در روز عاشورا و تاسوعا كه در كربلا حماسه آفريدند و با نثار خون خود از پير گرفته تا جوان تا بچه شش ماهه علي ­اصغر براي اسلام به شهادت رسيدند و درود و سلام بر مهدي موعود، منجي عالم بشريت، برپا كننده عدل و عدالت و نابود كننده ظلم و جور و فساد روي زمين، اميدوارم هرچه زودتر ظهور آن حضرت فراهم گردد و با درود و سلام بر رهبر كبير انقلاب و بنيان­گذار جمهوري اسلامي ايران و اين قلب ميليون­ها انسان در بند استكبار جهاني.و به راستي اين پير جماران، ابراهيم زمان مي­باشد و هر سخن وي روي انسان را شاد مي­نمايد.

 و من بنا بر وظيفه­ ي شرعي و اسلامي همراه با ساير برادران رزمنده خداجوي به سوي جبهه­ ها به فرمان امام امت، بت­شكن زمان و حسين عصرمان حركت كرده­ايم. كه بر گردن ماست، عطا نماييم. اميدوارم كه اين زحمات ما را قبول بنمايد. آمين يا رب­ العالمين.

اين­كه به سوي خط مقدم حركت كردم، هدفم اين بود كه بتوانم انتقام خون شهدا و محرومان را از اين 

  خودفروخته ­گان شرق و غرب بگيرم و ملت­هاي دربند را آزاد نماييم. اميد آن است كه به همين زودي­ها

حماسه­ سازان جاويدان كربلا به زودي كربلا را با دست توانا سلحشوران اسلام به رهبري امام و توجهات امام زمان فتح نماييم و نماز جماعت را به امامت امام عزيز و با حضور خانواده­ هاي محترم شهدا در كربلا برگزار نماييم

و از آن­جا به قدس عزيز قبله گاه اول مسلمين حركت كنيم و قدس عزيز را از دست صهيونيسم­ ها رهايي بخشيم.

 و من يك سفارشي به همه ملت ايران دارم كه امام عزيز را تنها نگذاريد و هميشه از رهنمودهاي پيامبرگونه ايشان استفاده نماييم و او سعادت و خوشبختي­ شما را مي­خواهد.

 بخصوص از مردم روستاي خودم مي­خواهم كه در درجه اول از من بدي ديده ا­ند، مرا ببخشيد و از آن­ها مي­خواهم هميشه پيرو خط امام باشند و جبهه­ ها را گرم نگهدارند.

ب­خصوص از گروه مقاومت مي­خواهم دست برادري به هم بدهند و از دست­اوردهاي انقلاب به نحو احسن نگهداري كنند چون اين­ها از خون شهدا به دست آمد.

 و يك سفارشي به پدر عزيزم دارم كه بعد از شهادت من، مرا ببخشد چون من خدمتي به وي نكردم. بعد هم از او مي­خواهم سرپرستي خانواده­ام را به عهده بگيريد هرچند كه مي­دانم كه براي شما سخت مي­گذرد. و هميشه دعا به جان امام و رزمندگان اسلام نماييد و صبر را پيشه خود قرار دهيد. پدر جان! ما كه از شهداي كربلا بالاتر نيستيم. امروز اسلام از ما خون مي­خواهد. ما بايد خون­مان را در راه اسلام فدا نماييم.

 و همچنين از برادران مي­خواهم كه خط مرا ادامه دهند و امام را تنها نگذارند و در سپاه خدمت به اسلام نمايند. اگر بدي از من ديديد، مرا ببخشيد.

 و يك سفارشي هم به خانواده­ام كه بعد از شهادت من، براي من گريه و زاري نكنند. و دشمن از اين گريه سوءاستفاده نمايد. شما بايد مثل خانواده­هاي ديگر شهدا صبر داشته باشيد و از شما مي­خواهم سرپرست خوبي براي فرزندانم باشيد. هميشه براي اسلام دعا كنيد و يك سفارشي كه دارم مجيد و اباصلت را خوب به جامعه تحويل دهيد و به اسلام و مسلمين خدمت نمايند و راه مرا كه همان خط امام و اسلام مي­باشد، ادامه بدهند.

 و از خواهرانم مي­خواهم كه زينب­ گونه صبر داشته باشند و هميشه در سر نمازها دعا به جان امام و رزمندگان بنمايند و سفارش بعدي من اين است كه بعد از شهادت من، مرا در كنار برادرم دفن نمايند و نماز مرا آيت ­الله ايازي بخواند و همچنين يك سخنراني در مراسم ختم من ايراد نمايند.

و از برادران سپاه معذرت مي­خواهم كه اگر در اين مدت سه سال بدي يا تندي از من سر زد، مرا ببخشند. و همچنين از مسوولين مي­خواهم كه يك لحظه امام و روحانيت متعهد و مبارز و هميشه در صحنه را تنها نگذارند چون اين انقلاب عزيز را از روحانيت به دست آورده­ايم.

محل شهادت: جاده محمودآباد

تاريخ شهادت: 63/2/18

                                                                                                                                       والسلام