نام پدر : ابراهیم
تاریخ تولد :1339/02/24
تاریخ شهادت : 1364/11/24
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید محمد حسین باقرزاده*

 

به شما توصیه می کنم پیرو رهبری و روحانیت متعهد باشید. نماز اول وقت را فراموش نکنید و سعی کنید که آنرا به جماعت برگزار کنید. در نماز جمعه و مراسمات مذهبی شرکت کنید. در زندگی به ائمه توسل کنید و حق الناس را مراعات نمائید. با گروههای ضد انقلاب مخالفت وبا آنان مبارزه کنید.


زندگی نامه

شهید محمدحسین باقرزاده

فرزند: ابراهیم

محمدحسین باقرزاده در 26 شهریور 1339 از مادری به نام امالبنین ناساری در قائمشهر متولد شد. پدر او ابراهیم، از طریق رانندگی، معاش خانواده را تأمین میکرد و وضع مالی و اقتصادی مناسبی نداشت. از این رو در منزل پدربزرگ مادری زندگی میکردند. محمدحسین دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه سعید نفیسی(مطهری فعلی) قائمشهر گذراند. او از دوران نوجوانی به امور دینی و مذهبی گرایش خاصی داشت. با آغاز نهضت انقلاب مردم ایران، در راهپیماییها شرکت میکرد و در پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) بهخصوص در ایام ورود ایشان به ایران فعالیت چشمگیری داشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 بر فعالیتهای او در مسیر حفظ انقلاب افزوده شد و با عضویت در انجمن اسلامی محل، در مراسم مذهبی و برنامههای انقلابی، حضوری فعال یافت. ورزش مورد علاقهاش فوتبال بود و در تیم وحدت قائمشهر عضویت داشت. در سال 1358 در حالیکه در سال چهارم رشته اقتصاد دبیرستان شرافت (آیتالله غفاری فعلی) مشغول تحصیل بود، به دنبال صدور پیام حضرت امام(ره) مبنی بر تشکیل بسیج و ارتش 20 میلیونی به عضویت بسیج درآمد.

با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و بنا به ضرورتهای آن زمان، بسیج و جنگ را بر تحصیل مقدم دانست و آن را رها کرد. متعاقب این تصمیم برای اولین بار در تاریخ 10 شهریور 1360 به مدت یک ماه و نیم به جبهه رفت و در عملیات ثامنالائمه(ع) برای شکستن حصر آبادان حضور داشت. برای بار دوم در تاریخ پنجم اسفند 1360 عازم جبهه شد و در عملیات فتحالمبین شرکت کرد. در تاریخ 9 آذر 1361 به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قائمشهر درآمد و پس از طی دوره مربیگری بهعنوان مربی آموزش در سپاه قائمشهر مشغول به کار شد.

محمدحسین با مردم و بهخصوص با مادر و برادرانش رفتاری توأم با خوشرویی داشت و خنده، هیچگاه از لبانش دور نمیشد. رفتاری مهربان و دلسوزانه داشت و از جذبه خاصی برخوردار بود. در سال 1361 وقتی با اصرار مادر و خواهرانش برای ازدواج مواجه شد، از آنها خواست تا خواهر همرزمش کمالالدین رضایی را برای او خواستگاری نمایند. به دنبال آن در اواخر آذرماه 1361 با خانم فروزان رضایی ازدواج کرد و بعد از مراسم عقد و عروسی، به اتفاق همسرش عازم مشهد مقدس شد. در روزهای اقامت در مشهد هر زمان که به زیارت حرم امام رضا(ع) میرفت، ساعتها در حرم میماند و گریه میکرد. از خداوند میخواست که مبادا ازدواج، مانع رفتن او به جبهه شود و او را از رسیدن به شهادت باز دارد. پس از بازگشت از سفر زیارتی، زندگی مشترک خود را بسیار ساده و معمولی در یک اتاق گلی در خانه پدری آغاز کردند.

از 20 اردیبهشت 1362 تا 30 مرداد همان سال آموزش فرماندهی گردان را در پادگان امام حسین(ع) تهران طی کرد. 26 شهریور 1362 اولین فرزندش متولد شد که نام او را ابوالفضل نهادند. از 22 آبان 1362 تا 23 خرداد 1363 برای بار سوم به جبهه اعزام شد و در قالب گردان یا رسول(ص) از لشکر 25 کربلا سازماندهی شد. در این مرحله در عملیات والفجر6 شرکت کرد.
به سبب علاقه فراوان به خانواده، هر زمان که از جبهه بازمیگشت برای افراد خانواده سوغاتی میآورد. همواره به دلسوزی و مهربانی با مردم سفارش میکرد. بیشتر اوقات فراغت خود را تا زمانیکه بار دیگر به جبهه اعزام شود، به مردم محروم در انجام امور کشاورزی و ساختمانی کمک میکرد و در عمران و آبادی محله، فعالانه میکوشید. محمدحسین از 24 خرداد تا 19 دی 1363 بهعنوان مربی آموزشی در پایگاه بسیج قائمشهر انجام وظیفه کرد. سپس بار دیگر و این بار بهعنوان جانشین گردان حمزه سیدالشهداء(ع) لشکر 25 کربلا از تاریخ 20 دی 1363 تا 15 مهر 1364 در جبهه حضور یافت. آن قدر به حضور در جبهه علاقهمند بود که هر زمان به نزد خانوادهاش در پشت جبهه میآمد، اظهار میداشت که ده روز دیگر باید به جبهه بازگردد. در مدت حضور در جبهه دو بار از ناحیه سر مجروح و یک بار دچار موجگرفتگی شد.

محمدحسین باقرزاده از 16 مهر تا دوم دی 1364 بهعنوان مربی آموزشی و مسئول پادگان آموزشی بسیج قائمشهر مشغول انجام وظیفه بود تا اینکه در سوم دی 1364 به عنوان جانشین گردان حمزه سیدالشهداء(ع)عازم جبهه شد. او در عملیات والفجر8 شرکت کرد. در حین عملیات به یکی از دوستان خود گفت: «بعد از شهادتم به همسرم بگو که من مردانه جنگیدم و کشته شدم.»

محمدحسین سرانجام در عملیات والفجر8 در 24 بهمن 1364 بر اثر اصابت تیر مستقیم به سرش به شهادت رسید. گلوله پس از اصابت به پیشانی از پشت سرش خارج شده بود. پیکر مطهر ایشان در گلزار سید نظامالدین قائمشهر به خاک سپرده شد. دومین فرزند او پس از شهادت پدر در 24 اردیبهشت 1365 به دنیا آمد و او را به یاد پدر محمدحسین نامیدند.

«برگرفته از کتاب فاتحان فاو»