نام پدر : علی حسین
تاریخ تولد :1343/06/05
تاریخ شهادت : 1365/10/23
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید محمدرضا بابایی*

 

به شما توصیه می کنم فرمانبردار محض ولایت فقیه باشید و از روحانیت متعهد پیروی کنید. با کسانی که با این انقلاب به مخالفت بر می خیزند مبارزه کنید چرا که آنان مخالف دین هستند و تا جایی که در توان دارید برای حفظ این انقلاب کوشا باشید. دفاع از مملکت و ناموس خود را مثل نماز و روزه واجب بدانید. همیشه در کارهایتان به خدا توکل کنید.

 


زندگی نامه

شهید «محمدرضا بابایی»

نام پدر: علی‌حسین

سال 1343 برای «علی‌حسین و محرم»، این زوج سختکوش روستایی، سالی سرشار از شادی و آرامش بود؛ چراکه خداوند «محمدرضا» را به آن‌ها هدیه داد. کودکی که در دامان پرعطوفت پدر و مادر قد کشید و رشد یافت.

در سن شش سالگی، قرآن را آموخت. سپس، بعد از اتمام دوران ابتدائی و راهنمائی در «ساری»، به مقطع متوسطه روی آورد و دیپلمش را از دبیرستان «طالقانی» همین شهر گرفت. او چند سالی را هم به تحصیلات حوزوی پرداخت. علاوه بر آن، در کشاورزی و قنادی نیز، کمک‌حال پدر بود.

مادر، روزهای کودکی محمدرضا را این‌گونه ورق می‌زند: «در سن ده سالگی به بیماری بسیار سختی دچار شد که من دیگر امیدی به خوب شدنش نداشتم. در همان حال، دست به دعا برداشتم و گفتم: خدایا! حال پسرم خوب شود تا در راه خودت خدمت کند و کشته شود.»

در روزهای انقلاب، اگرچه محمدرضا نوجوانی کم‌سن‌و‌سال بود، اما به پخش اعلامیه و نوار سخنرانی امام خمینی(ره) می‌پرداخت.

علی‌حسین از فعالیت‌های انقلابی فرزندش چنین روایت می‌کند: «یکی از روزها، یکی از افراد ضد انقللاب به ساواک خبر داد که محمدرضا اعلامیه و نوار پخش می‌کند. مأموران، سریع به خانه ما آمدند. محمدرضا آن روز بلافاصله تمامی اعلامیه‌ها و نوارها را داخل لوله بخاری جاسازی کرد که نیروهای ساواک نتوانند آن را پیدا کنند.»

بعد از انقلاب، در سال 1360 به مدت پانزده روز در پادگان «گُهرباران» ساری، آموزش بسیج را طی کرد و سپس به جبهه اعزام شد.

او از سال 1360 الی 1363، به طور متوالی، در جبهه‌های نبرد حضور یافت.

او همچنین طی آموزش‌های تحقیقاتی، به عنوان محقّق، در واحد بسیج مشغول به کار شد. حتی در اواخر 1363، به عنوان محقّق به ستاد محمدرسول‌الله(ص) معرفی شد؛ و به دلیل پشتکار و صداقتش، از اوایل 1364 به سِمَت مسئول پرسنلی محمدرسول‌الله(ص) منصوب گشت.

محمدرضا، شش ماه اول سال 1365 را در ستاد محمدرسول‌الله(ص) مشغول انجام وظیفه بود و شش ماه دوم را به جبهه عزیمت کرد. این رزمنده خستگی‌ناپذیر، به محض ورود به لشکر 25 کربلا، آموزش‌های تخصصی فرماندهی گروهان را در مدت 45 روز گذراند و به عنوان فرمانده یکی از گروهان‌های گردان ویژه مشهد، مشغول به فعالیت شد. او همچنین در عملیات فتح المبین، فرماندهی رسته را به عهده داشت.

محمدرضا، سرانجام در 23/10/1365 طی عملیات کربلای 5 در شلمچه، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای «ملامجدالدین» ساری آرام گرفت.