*توصیه نامه شهید حسن احمدپور*

به شما عزیزان توصیه می کنم از اسلام و مسلمین حمایت کنید تا دشمن از وحدت میان تان بهراسد. امام را تنها نگذارید. غیبت نکنید تا دشمن از وسوسه کردن شما ناامید شود. به پدر و مادرتان احترام بگذارید و به آن ها محبت کنید؛ چراکه احسان به والدین موجب آمرزش گناهان تان می شود.نماز را اول وقت بخوانید. قرآن بخوانید و به آن عمل کنید. با یکدیگر مهربان باشید. اوقات خود را به بطالت نگذرانید و برای کسب روزی حلال تلاش کنید. در برابر دشمن شجاع و قاطع باشید و هرگز نهراسید.

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

حسن احمدپور کاسگری ، ـــــــــــ

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

4/4/1345، روستای کاسگر محله ، ـــــــــــ

3- نام و شغل پدر :

خیر الله، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

ام کلثوم عباسیان، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هفت فرزند، فرزند آخر

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی : ـــــــــــ

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

در مکتب قرآن را فرا گرفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه ابتدایی شهید بابانتاج فعلی روستای کاسگر محله (5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی (1 سال) ، ـــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در انجام کارهای مزرعه، یاری رسان والدین بود.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

ـــــــــــ ، بخاطر مشکل اقتصادی از ادامه تحصیل دست کشید.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده :

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

تاریخ 15/9/65 از سپاه بابلسر با عضویت سرباز به جنوب اعزام شد. ـــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

ماه جبین محمدتبار، 1364

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

حسین

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتار و برخوردش با والدین، همسر و فرزند بسیار خوب، محترمانه و با عشق و علاقه بود. به پدر و مادر علاقه زیادی داشت از این رو محبت بیشتری به آنان می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــ ، گچ کاری و بنایی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــ ، آزاد

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: از چهارده سالگی

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تبعیت از فرامین حضرت امام، عشق و علاقه اش نسبت به ایشان در شخصیت و اخلاقیات وی تاثیر بسزایی گذاشت.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج پایگاه مقاومت محل بود و در این نهاد فعالیت می کرد. از طریق این نهاد راهی جبهه شد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

او طی یک مرحله از 6/9/62 الی 1/11/63 از سپاه بابلسر با عضویت بسیجی به کردستان اعزام شد.

تاریخ 15/9/65 از سپاه بابلسر با عضویت سرباز به جنوب اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

تاریخ 7/4/66 در عملیات نصر4 بر اثر اصابت ترکش به درجه شهادت نائل آمد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

پیکر پاک و مطهر ایشان، 23/4/66 در گلزار شهدای روستای کاسگر محله شهرستان بابلسر خاکسپاری شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

خواهر شهید- فاطمه- می گوید: او در میان اعضای خانواده از محبوبیت خاصی برخوردار بود. با پدر و مادر رابطۀ خوبی برقرار می کرد. به همه ما خواهران توصیه می کرد که در مراسم هایی که در شب های محرم برگزار می شود شرکت کنید. عشق و علاقۀ زیادی نسبت به شهادت داشت به همین دلیل به دیدار خانواده های شهدا می رفت. در خانواده نیز اوقات فراغت خود را به کارهای کشاورزی می پرداخت. هر وقت به منطقه می رفت

 بسیار خوشحال می شد و می گفت ما در این جنگ پیروز هستیم.

دوست شهید- غلامرضا محمدتبار- می گوید: او از کودکی در کلاس های قرآن شرکت می کرد. اخلاق خوب و پسندیده ای داشت. موقعی که جنگ شد. از طریق بسیج طرح 5 ساله ای که محافظت از امام جمعه شهر سنندج بود را به عهده گرفت. او فرد شوخ طبع و شادی بود.

برادر شهید - نبی اله- می گوید: او بعد از مدرسه همراه من به کار مشغول می شد همیشه دوست داشت که در مسجد و محراب کار کند دوست داشت با کار کردن خود، کمک حال پدر و مادر باشد. زمانی که پدر را خسته می دید کار و مزرعه کشاورزی را به عهده می گرفت. و سپس به تمرین کشتی که در محل برگزار می شد. می رفت.