نام پدر : حسین
تاریخ تولد :1349/01/05
تاریخ شهادت : 1367/01/06
محل شهادت : سرپل دربندی خان عراق

وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

محمد مهدی دهقان طرزه

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

5/1/1349، استان تهران

3- نام و شغل پدر :

حسین، کاسب

4- نام و شغل مادر:

سکینه، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هفت فرزند، شهید فرزند اول بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در آغوش مهربان خانواده ای مؤمن و خدادوست با اوضاع اقتصادی نسبتاً معمولی که از کار و زحمات فراوان و بی وقفه پدر در مغازه تامین می شد، به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

برای آموزش و فراگیری قرآن نزد فردی به نام سید محمود می رفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

تولد تا سال 48 در تهران، از 48 تا 57 در روستای بالادزای ساری، از 57 تا 61 در تهران و از 61 الی 76 در ساری

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه ابتدایی (5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی (3 سال)

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان تهران، رشته ریاضی و فیزیک (1 سال)

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، بعد از اتمام دروس و انجام تکالیف خویش به یاری خانواده می شتافت. از جمله مراقبت و رسیدگی به بچه ها.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

علاقه و ایمان او نسبت به شهادت و جنگ در راه خدا، او را واداشت تا کسب علم و دانش را رها کند و راهی جبهه ها شود.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتار و برخوردش با والدین بسیار مؤدبانه و محترمانه بود. قدر و ارزش آنها را درک می کرد. در کار منزل بسیار زیاد به مادر کمک می کرد و برای خواهر و برادرش بهترین دوست بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

فرعی، در سال 65، به مدت 6 ماه مکانیک بود))

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

شهادت دایی و عمویش، همچنین خوابی که از شهادت عمویش دیده بود او را متاثر می کرد و سبب می شد تا او از این واقعه متاثر و الهام بگیرد.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد :

یکی از اخلاقیات خوب او که سبب تاثیر پذیری خانواده  به خصوص مادرش سکینه می شد، فروتنی، حجب و حیا و صداقت او بود که او را متاثر می کرد. در بین مردم نیز فردی محبوب و بسیار دوست داشتنی محسوب می شد.

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

با فرمان امام مبنی بر تشکیل بسیج به عضویت فعال این نهاد درآمد و دائماً به پایگاه های بسیج می رفت و در برنامه های آنان شرکت می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

او طی یک مرحله، در سال 1365، از پایگاه شهید بهشتی تهران، با عضویت بسیجی به منطقه دزفول اعزام شد.

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

8 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

تخریب چی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در تاریخ 6/1/67، منطقه غرب، عملیات بیت المقدس 4، در بندرخان عراق، بر اثر اصابت ترکش به مقام مقدس شهادت نایل آمد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

پیکر پاک و مطهر ایشان در 12/1/67، در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران، قطعه 40 ردیف 2 شماره 2 خاکسپاری شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

در توصیف سجایای اخلاقی و شخصیتی شهید، مادرش ضمن عرض مطلب و خاطره ای نقل می کند:« فرزندم شخصیت خاصی داشت، در انجام واجبات دینی و مستحبات بسیار دقیق بود. یادم می آید که روزی به من گفت، مادرم برایم چراغ قوه تهیه کن. به او گفتم که چرا، ایشان با کمی مکث در جواب به من گفت می خواهم هنگام نماز صبح قرآن بخوانم.»

او در کارها به ما کمک و یاری می رساند و به تکواندو نیز علاقمند بود. او فرزند بزرگم بود و یادم می آید روزی به منزل خواهرم که خاله اش می شد، رفتیم. خاله به او گفت: الهی که دامادی تو را ببینم. ایشان گفت من داماد نمی شوم. خواهرم چند دفعه تکرار کرد و او جوابش همان بود که داماد نمی شوم. طوری شد که آن ها به هم قول دادند که اگر محمدمهدی داماد شد، ایشان 50 تومان پول به خاله اش بدهد. مدتی از این ماجرا گذشت در این مدت هر وقت همدیگر را می دیدند به هم می گفتند، سر قول خود هستید. وقتی او به جبهه رفت در وصیت نامه اش نوشت چون شهادت از دامادی بهتر است، پس بهتر است شما آن 50 تومن را به خاله بدهید. بعد از شهادت ایشان، وقتی لباس او را دیدم، در درون وسایلش دو عدد 20 تومانی بود که خواهرم آن ها را به همراه عکس شهید قاب کرد و بر دیوار نصب نمود.

 


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد