نام پدر : زین العابدین
تاریخ تولد :1348/05/10
تاریخ شهادت : 1364/12/26
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید سعید ابراهیم پور عربی*

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. برادرانم از شما تقاضا دارم بسیج، این نهاد اسلامی و مردمی را خالی نگذارید، چرا که بسیج دنباله رو نهضت امام است. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید که دفاع از میهن دفاع از ناموس است. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

سعید ابراهیم پور عربی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

10/05/1348، عرب خیل ، بابلسر

3- نام و شغل پدر :

زین العابدین ،  کارمند

4- نام و شغل مادر:

گوهرتاج، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

سه فرزند، فرزند اول

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده مؤمن، مذهبی با درآمد متوسط کارمندی رشد و نمو کرد. در سن کودکی قبل از اینکه به سن تکلیف برسد نماز می خواند و روزه می گرفت.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

 

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مسعود سعد عرب خیل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه حضرت قائم بابلسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شهید عسگری قلی تبار ، رشته هنر

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ

 

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

اول نظری ، حضور در جبهه

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــ

 

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتار بسیار خوب و عالی داشت ، به بزرگترها احترام می گذاشت و به پدر و مادرش در امورات خانه و بیرون از خانه کمک می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

 

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

مطیع محض رهبر بود . وقتی که رهبر فرمودند، نیروها باید به جبهه بروند ، ایشان اطاعت پذیریشان از رهبر خیلی زیاد بود و گفت برای حفظ مملکت و دین و ناموس و رهبرم ، باید بروم و دفاع کنم.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد :

به خاطر فضایل اخلاقی که داشت ، من جمله شجاعت، در بین دوستان از محبوبیت بالایی برخوردار بود و دوستانش تحت تأثیر او قرار می گرفتند.

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

سن چندانی برای فعالیت انقلابی نداشت.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در ایام نوجوانی بعد از پیروزی انقلاب دائماً در بسیج برای نگهبانی حضور داشت.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

 

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

دوبار، 01/07/1364 و 06/12/1364 ، بابلسر ، لشکر 25 کربلا ، مریوان ، هورالعظیم.

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

سه ماه و هجده روز

4- مسئولیت در جبهه :

نیروی بسیجی به عنوان تک تیرانداز بود.

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

مجروح نشد.

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در تاریخ 26/12/1364 در منطقه جنوب فاو در عملیات والفجر 8 بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

بعدازظهر همان روز در گلزار شهدای عرب خیل بابلسر به خاک سپرده شد.

 

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

محمود نبی زاده- هم رزم شهید - می گوید :« بنده به اتفاق سعید در منطقه عملیاتی والفجر 8 در فاو حضور داشتیم . با توجه به سن کم اش از روحیه شهامت و شجاعت خاصی برخوردار بود . از حالات سعید قبل و حین عملیات متوجه شدم که برگشتی نیست و با اصابت ترکش خمپاره  به لقاء الله پیوست.»

دوست شهید - سید غفار میر احمدی - می گوید:« بعد از خوردن سحر با موتور به منزل ایشان میرفتم و باهم برای گرفتن ماهی به رودخانه می رفتیم و اگر من آن روز 4 تا ماهی میگرفتم و  ایشان 12 تا ، موقع برگشت چند تا به من ماهی داد تا تعداد ماهیهای ما مساوی شود.»

سعید جوانی بسیار بانشاط، پرتحرک و پرانرژی بود ، به خاطر همین در بین دوستان از محبوبیت خاصی برخوردار بود.

مادر شهید – گوهرتاج - می گوید : همیشه شاداب و سرحال بود ، به واجبات عمل میکرد و در ترک محرمات کوشا بود. مطیع محض حضرت امام بود.