نام پدر : احسان
تاریخ تولد :1350/01/02
تاریخ شهادت : 1367/03/04
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

1- هر جرقه ای پس از چندی کوتاه به خاموشی می‌رود و هر بار خون‌هایی به ناحق ریخته می‌شود و انسانهایی افتخار پیدا می کنند که از قید این زندگی لجنی خلاصی یابند؛ ولی هیچ‌گاه خون‌شان پایمال نخواهد شد، بلکه روزی دریایی عظیم پدید خواهد آمد که سراسر جهان را به زیر خود می‌برد و هر حیله‌ و مکری را نابود کرده و از میان خواهد برد و آن امام زمان (عج) است که با چهره‌ای چون صورت محرومان و لباسی همچون لباس مظلومان گام در میان خونها خواهد گذاشت و حیات دوباره به مظلومان خواهد بخشید.
2- مادر گرامی و پدر دلسوز و رنجور! سعی کنید همیشه از خون شهدا و ارزشهای والای آنها پاسداری نمایید و امانت‌دار ایده‌آلی باشید. گریستن برای من هیچ سودی ندارد، به جای گریه و زاری به خدا توکل کنید و در همه حال به یاد او باشید.
3- به فکر چگونه زیستن باشید تا چگونه مردن را خوب بیاموزید.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

روح الله آزادی پالندی ، ایرج

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

10/1/1350 ، روستای خلیل کلا شهرستان سوادکوه

3- نام و شغل پدر :

احسان ، کارمند شرکت زغال سنگ البرز مرکزی

4- نام و شغل مادر:

آرانوس فتاحی ، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5 فرزند ، فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در یک خانواده مومن و با تقوا به دنیا آمد از نظر اقتصادی نیز در سطح متوسط بودند .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

بدو تولد تا 12 سالگی ، سوادکوه روستای خلیل کلا ، 13 تا 17 سالگی سوادکوه شهر زیرآب

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ــــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

عبدالحق ، روستای زیرآب

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

هنرستان شهید بهشتی زیرآب

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

کشاورزی و بنایی

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دوران دبیرستان به علت رفتن به جبهه ادامه نداد .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با پدر و مادر خود و اعضای خانواده مهربان بودند و در کارهای کشاورزی به آن ها کمک می کردند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

دوران انقلاب زمانی که پدر ایشان در پایگاه فعالیت داشتند و نوار سخنرانی امام را گوش می دادند ایشان علاقمند شدند .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

زمان انقلاب در پایگاه محل به عنوان نگهبان شب در محله فعالیت داشتند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

1/2/67 ، سپاه سوادکوه ، لشکر 25 کربلا ، شلمچه

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

45 روز

4- مسئولیت در جبهه :

آرپی جی زن

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

جنوب منطقه شلمچه ، 4/3/67 به مدت 8 سال مفقود بودند عملیات بیت المقدس 7

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

15/10/74 زیرآب امام زاده عبدالحق

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

احسان - آزادی پدر شهید : زمانی که من در عملیات کربلای 4 شرکت کردم و پسر بزرگتر من هم در عملیات کربلای 5 شرکت کرد ایشان از من خواستند که همراه من بیایند ولی من او را منع می کردم و به او وعده می دادم که دفعه ی بعد او را با خودم ببرم ایشان که دیدند من به قول خودم عمل نمی کنم بدون خداحافظی از ما به جبهه رفت .

رویا آزادی- زن داداش شهید : در آن زمان من به هنرستان می رفتم و ایشان همیشه همراه من می آمدند و من را به مدرسه می رساندند و دوباره موقع برگشت هم می آمدند من را به خانه می بردند و می گفتند نگاه نامحرم به ناموس ما نیافتد یک روز با چندتا از دخترها داشتیم به خانه می رفتیم که چندتا جوان مزاحم ما شدند ایشان هم غیرتی شده بودند و با آن ها دعوا کردند که چرا به ناموس مردم نگاه می کنید .

سید مصطفی صالحی - دوست و همرزم شهید : بنده با شهید آزادی در شلمچه روزها استراحت می کردیم و شب ها مشغول کندن کانال می شدیم شب آخر من پاس بخش بودم متوجه شدم عراقی ها با بلدوزر مشغول کندن و جلو آمدن هستند من به فرمانده خود آقای اکبری تماس گرفتم و از ایشان در خواست گلوله 120 متری کردم بعد از شلیک گلوله  عراقی ها ساکت شدند بعد از یک ساعت شهید آزادی به سنگر ما آمد و مرا صدا زد و گفت دارم می روم برای بچه ها از خط یخ بیاورم من مانع ایشان شدم ولی ایشان رفتند در سنگر خود که بروند خط که ناگهان صدای عجیبی آمد و من از آن لحظه دیگر شهید آزادی را ندیدم .


وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد