نام پدر : سیداحمد
تاریخ تولد :۱۳۵۹/۰۷/۱۸
تاریخ شهادت : 1395/02/17
محل شهادت : سوریه-خان طومان

وصیت نامه

شهدای ایرانی
شهید سید جواد اسدی
تاریخ تولد : 1359/07/18
محل تولد : روستای امره - ساری - مازندران
تاریخ شهادت : 1395/02/16
محل شهادت : خانطومان - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل با 1 فرزند
محل مزار شهید : مازندران - ساری - گلزار شهدای روستای امره
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
شهیدان راه خدا را مرده نپندارید بلکه به حیات ابدی زنده‌اند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود. آل‌عمران 169
 
هر شخص عاقل و باایمان که این جهان را به‌سوی جهان جاویدان می‌داند لازم است که پیوسته در فکر عالم پس از مرگ بوده و خود را برای سفر پرخوف آخرت آماده و اعمال ناقصه و تکالیف فائقه خود را با وصیت تدارک و جبران نماید.
 
خداوندا تو را شاکریم که توفیق یافتیم در عصری نفس بکشیم که معطر به بوی امامی است که سرچشمه همه خوبی‌ها بوده و لیاقت سربازی رهبری را داریم که پیروی حقیقی اسلام و آرمان‌های آن پیر سفرکرده است. از تو ممنونیم که مفتخر به پوشیدن لباسی هستیم که سبز آن آراسته به خون شهیدانی است که سربازان راستین امام زمان(عج) بودند و در عرصه جهاد اکبر و اصغر سربلند. تو را سپاس می‌گویم که در تقدیر ما حضور در دانشگاهی را رقم زدی که نامش، هدفش، خصوصیاتش و پرچمش حسینی است تا فداکاری و مجاهدت را از مکتب والای او بیاموزیم.
 
ما سربازان ولایت افتخار مشترکمان حضور در دانشگاه امام حسین‌(ع) است که سربازان عاشورایی خمینی کبیر در آن پای نهاده بودند و ما در آن جهاد و شهادت را از بزرگان مکتب ایثار و شهامت آموختیم.
 
اکنون که توفیق درک سربازی نائب امام زمان(عج) را یافته‌ام و در اردوگاه منتظران ظهورش حضور دارم در ردای سبز سربازان امام خامنه‌ای با تو عهد و پیمان می‌بندم، عهدی عاشقانه و میثاقی حسینی، عاشورایی باشیم و حسینی بمانیم و خود و فرزندانمان را در میدان حسینی گری پرورش دهیم.
 
الهی به مادر دل‌شکسته‌ام؛ نظر لطفی بفرما تا ما ازجمله محبان و خاندان عصمت و طهارت قرار بدهی و دست از ذیل عنایت آن بزرگواران کوتاه نفرمایی.
 
خداوندا تو خود می‌دانی که من هلاک در دوستی و محبت اهل‌بیت عصمت و طهارت هستم پس جزای کسی که در راه تو شهید شده و خون خود را ریختند و در راه آنان جنگیدند جزا ده و ثواب شهیدان بده.
آمین. آمین. آمین
 
و اما خدمت همسر و عیال مؤمنه‌ام و کفو و همتای محترمه‌ام سلام عرض می‌کنم امیدوارم که حال آن عزیز خوب بوده و باشد و ظل توجهات ایزد منان توفیق انجام و اعمال صالحه را یابد و از راه پرپیچ‌وتابی که شیطان برای اغوای ما همیشه در انتظار است به‌سوی شاهد حقیقی رهنمون باشد و هرچه بیشتر از مکتب رهایی‌بخش اسلام خصوصاً جهت زنان درس زیستن را بگیرید تا زنی
[14/11, 11:03] ۱۸۵۸۵۵:  از مکتب رهایی‌بخش اسلام خصوصاً جهت زنان درس زیستن را بگیرید تا زنی در خط فاطمه(س) و در کاروانی به قافله‌سالاری حضرت زینب(س) باشید. ان‌شاءالله
همسر مهربانم چند سال زندگی خوشی را که در کنار هم با مشکلات فراوان تحمل کرده‌ایم و از خود ثمره‌ای بر جا گذاشتیم که فرزند عزیز آقا سید احمد را طوری تربیت کنید و تعلیم دهید که ادامه‌دهنده خون سرخ شهیدان کربلایی 61 هجری و کربلای ایران باشد و نگذارد که اسلحه‌ام بی‌صاحب بماند و دست از ولایت و رهبری برندارد و برای دفاع از ناموس و مملکت و حفظ قرآن و اسلام باشد و نگهبان اصول و فروع دین احکام الهی باشد. آمین
در پایان از همگی شما هم‌خون‌ها، بستگان دور و نزدیک، همکاران و دوستان و آشنایان و بخصوص همسر و فرزند عزیزم تقاضای عفو و بخشش را داشته و حلالیت را طالبم و محل دفنم، در روستای امره، قبرستان احمدآباد مجاور شهیدان غرقه‌به‌خون و پدر و برادر گرامی‌ام می‌باشد.
الهی العفو، الهی العفو، الهی العفو
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتمی کنار مهدی خامنه‌ای را نگهدار
در پایان از همگی شما خداحافظی می‌نمایم
دیدارتان سرای آخرت ارادتمند شما؛ سید جواد اسدی
1394/4/6
 

زندگی نامه

شهید اسدی یکی از شهدای مدافع حرم استان مازندران بود، که در اردیبهشت سال 1395 و در کربلای خانطومان بهمراه 12 نفر دیگر از شیرمردان این خطه دل از دنیا شست و در سوریه آسمانی شد و و پیکر مطهرش به وطن بازنگشت.
 در گیرودار برگزاری مراسم شهدای مدافع حرم در حسینیه عاشقان شهرستان ساری در سال 1395، پسری حدود 9 یا ده ساله به همراه یکی از بستگان خویش در مراسم حضور یافت.
دیدم کاغذی در دستش است و مورد تفقد برخی از اطرافیان قرار می‎گیرد، در حین برنامه نیز وقتی برایش تعیین کردند که قرار بود دلنوشته خویش را برای پدرش بخواند.
پرسان پرسان به اسم سیداحمد اسدی رسیدم که فرزند شهید مدافع حرم استان مازندران در واقعه خان‌طومان است.
برای پدر نوشته بود که پدرم قامت تو تکیه‌گاهی برایم بود.
نوشته بود برای پدر که نمی‌دانم دلتنگی‌هایم را با که بگویم و دستانم را به آغوش گرم و لبخند چه کسی غیر از بابا جوادم باز کنم.
سیداحمد در ادامه بیان دلتنگی خویش از پدر شهیدش اینگونه می‎نویسد: تو خیلی زود من و مادرم را تنها گذاشتی.
در ادامه این نامه به راه ارزشمندی که پدر در آن پا گذاشت اشاره می‎کند و این گونه خودش را قانع می‎کند و در دلگویه خویش می‌آورد: من ناراحت نیستم چون تو برای دفاع از خاک مسلمانان شهید شدی.
سیداحمد نمی‎تواند دلتنگی‌های بچه‌گانه‌اش را دوباره پنهان کند، سعی دارد در ادامه نامه با پدر عشق‌بازی کند با یادآوری خاطرات دورانی که سایه پدر بر سرش بود اینگونه می‎نویسد، بازی‌ها من و تو فوتبال و هنری رزمی و داستان‌های شبانه و داستان حضرت زینب (س) و امام حسین (ع) بود.
فرزند شهید اسدی دوباره تلاش دارد از پدر دل ببرد، اینگونه می‌نویسد: تو تعزیه خوان حضرت علی اکبر و علی اصغر شش ماه بود، هیچ کس صدای گرم و زیبای تو را ندارد.
اوج عشق بازی فرزند شهید مدافع حرم در این بند نامه به خوبی مشخص است که تلاش دارد پدر را احساساتی کند، راستی امسال چه کسی به جای تو تعزیه خوانی می‎کند!
اما در این بند از دلگویه سید احمد اسدی با پدر شهیدش نشان می‌دهد که شهید سید جواد اسدی فرهنگ شهادت را در خانواده خویش نهادینه کرد، فرزند این مدافع حرم برای پدر نوشت:
تو قهرمان هستی که همیشه در در تاریخ و یاد مردم زنده می‌مانی، من به شهادتت افتخار می‎کنم.
سید احمد اگر چه به ظاهر کودک هشت نه ساله به نظر می‌رسد ولی رسم رفاقت و قدر دانی را خوب بلد است، با زبان بچهگانه ولی شیرین اما هر آنچه از دل بر می‌آید را به نوشته تحریر درآورد و نوشت: با تشکر از کسانی که در این مدت در کنارمان بودند.
فرزند شهید مدافع حرم در پایان نامه خودش را سرباز امام زمان (عج) می‎داند و می‌داند که این انقلاب باید به دست صاحب اصلی‌اش امام زمان برسد و برای واگذاری این انقلاب باید رهبر انقلاب اسلامی ایران در سلامت کامل باشند، به همین دلیل نوشت: برای ظهور امام زمان، سلامتی رهبرمان و شادی روح شهدا و باباجوادم صلوات.
** یاد و خاطره ی تمامی شهدای مظلوم مدافع حرم گرامی باد.**