*توصیه نامه شهید علی اصغر فرهادی*

توصیه من به شما این است که پیرو ولایت فقیه باشید.

حق و حقوق دیگران را رعایت کنید.

به فکر همسایه های خود باشید مبادا که همسایه ای مشکلی داشته باشد و شما بی توجه باشید.

به فقرا و مستمندان در حد بضاعت خود یاری رسانید.

به خواهرانم توصیه می کنم که زینب وار زندگی کرده و همیشه حجاب خود را حفظ کنند.

*زندگی نامه شهید علي­ اصغر فرهادي تروجني*

نام پدر: اكبر

«علي­ اصغر» در چهارم دي 1346 در «تروجن» بهشهر به دنيا آمد.

او زير سايه­ پدری چون «اکبر» و محبت مادري مانند «مریم»، به سن هفت سالگي رسيد و وارد دبستان زادگاهش شد. بعد از پشت سر گذاشتن دوران دبستان، تا سوم راهنمايي را در تروجن ادامه داد و تا اول دبيرستان به تحصيل پرداخت.

برادرش «عباس» مي­گويد: «هميشه مي­گفت: اگر مي­خواهيد عاقبت به خير شويد، به پدر و مادر خود احترام بگذاريد. خودش هم، همیشه احترام بزرگ‌ترها را نگه مي­داشت.»

علی‌اصغر به دلیل تربیت دینی والدین، در ادای واجبات و مستحبات می‌کوشید و از انجام محرمات دوری می‌کرد. با قرآن نیز، مانوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا.

او به اقتضاي شرايط سني‌اش، درك كمي از رخدادهاي مربوط به انقلاب داشت؛ اما شور و شوق پدر و مادر رنج‌كشيده از شرايط حكومت پهلوي را در حمايت از انقلابيون مي­ديد و برايش آشكار بود كه قشر رعيت و كارگر جامعه، طرف­دار انقلاب و انديشه­ هاي امام خميني است. از اين‌رو، در اماكن فرهنگي و نهادهاي انقلابي حضور مي­يافت و با عضويت در پايگاه مقاومت بسيج و همراه شدن با بسيجيان، هويت فكري و موضع فردي خودش را در قبال حكومت نوپاي انقلابي و مردم جمهوري اسلامي ايران ابراز و اعلام مي­كرد.

با شروع جنگ تحميلي، علی‌اصغر از سال 1361 الی 1363 بارها به مناطق نبرد عزیمت کرد.

در  64/11/28 طی عمليات والفجر 8، از ناحيه كمر قطع نخاع شد.

و سرانجام، او پس از سال­ها رنج و درد، در 86/12/21  به­ خاطر جراحات وارده به فیض عظیم شهادت نائل آمد. پيكر پاکش نیز  بعد از وداع همسرش «ربابه جعفری»، و تنها یادگارش «محمدحسن» در حياط حسينيه شهيدآباد به خاك سپرده شد.