*زندگی نامه شهید اسفندیار یوسفی*
نام پدر: محمد
اسفندیار در آغازین طلوع نوروز 1343، در روستای «گزانه» در بالا لاریجان آمل به دنیا آمد؛ کودکی برخاسته از دامان پدر و مادری به نام «محمد و رقیه» که محبّ اهل بیت(ع) بودند.
اسفندیار با گذر از دوره ابتدائی در گزانه و آمل، وارد مدرسه راهنمایی در «گزنک» شد. سپس به دلیل فوت پدر و مشکلات اقتصادی آن سالها، در پایه دوم متوسطه به ترک تحصیل روی آورد و کمککار مادر در کار کشاورزی و دامداری گشت.
«اسدالله» از برادرش، اینگونه یاد میکند: «اُنس و علاقه اسفندیار به قرآن، در حدّی بود که شبهای دوشنبه در هیئت قرآن محل، حضور پیدا میکرد. یکی از خصوصیات ویژهاش این بود که او از پیرمرد هشتاد ساله گرفته تا یک بچه دو ساله، برایشان احترام خاصی قائل میشد. حتی با آنها دوست میشد. بسیار منظم بود. با روابط عمومی بالا، صبور در برابر مشکلات. هرگز بیکار نمینشست و از افراد تنبل خوشش نمیآمد. خودش هم هرگز بیکار نمینشست و در اوقات بیکاری به پدرم در امر کشاورزی کمک میکرد.»
بعد از انقلاب، اسفندیار به عضویت کمیته و بسیج درآمد.
در سال 1359، داوطلبانه به کردستان رفت و سه ماه در آنجا بهسر بُرد.
دومّین اعزام اسفندیار در عملیات فتحالمبین بود که اینبار به عنوان کمک راننده اتوبوس صورت گرفت. بعد از آن نیز، به پیرانشهر رفت.
در 30 فروردین 1361، عضو رسمی سپاه شد و کار را در واحد عملیات طرح جنگل از سر گرفت.
و سرانجام، در 12 اسفند 1361 بهوسیله گروهک ضدّ انقلاب به فیض عظیم شهادت نائل آمد. پیکر مطّهر این شهید عزیز، با تشییع اهالی ولایتمدار گزانه، در گلستان شهدای این روستا به خاک سپرده شد.