نام پدر : عابدین
تاریخ تولد :1347/01/07
تاریخ شهادت : 1362/08/01
محل شهادت : مریوان

وصیت نامه

. ملت باید فقط  متکی به خدا و قوانین اسلام باشد.
2. پیامم به ملت شهید پرور ایران این است که امام را تنها نگذارید و تا آخرین قطره خون در برابر دشمنان داخلی و خارجی ایستادگی و تاآخرین نفس امام مان خمینی بت شکن را یاری کنید.
3. از دوستانم می خواهم که برای پیروزی انقلاب و نابودی دشمنان اسلام بکوشند.
4. خواهرانم! حجاب زینب وار خود را حفظ کرده  که حجاب شما مشت محکمی است بر دهان شرق و غرب و سیاهی چادرت ضامن سرخی خون من است.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

روح الله یوسف زاده

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

7/1/1347 - آمل- روستای قائمیه

3- نام و شغل پدر :

عابدین ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

نجیبه علی پورـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

8فرزند ـ فرزند هفتم بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدند و در کنار پدر و مادر  مسائل دینی و مذهبی را آموخت .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان قائمیه آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی شهید مدرس قائمیه آمل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کارهای کشاورزی به پدر خود کمک می کردند .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید بعد از دوران راهنمایی به جبهه اعزام شدند.

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد.

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و خواهرشان می گوید ارتباط صمیمی با هم داشتیم

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در پایگاه بسیج محل به بچه ها آموزش اسلحه می دادند و در جمع آوری کمک به رزمندگان جبهه کمک می کردند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

30/10/60 ـ سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا چالوس ـ اموزشی

5/12/60 ـ سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا

10/4/61 ـ سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ مریوان

27/10/61 ـ سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ مریوان

9/4/62 ـ سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ مریوان 

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

12ماه و 23 روز

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یکبار- اصابت ترکش به دست راست ـ مریوان

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

30/7/62 مریوان ـ عملیات والفجر 4

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

سال 62 ـ حیاط مسجد روستای قائمیه- آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

عیسی- برادر شهید : اولین باری که می خواستند به جبهه بروند به دلیل سن کم شان گفتند حتماً باید رضایت نامه بیاوری . مادر چون قبول نمی کرد و می گفت سنت کم است یک روز که مادرم خوابیده  انگشت مادرم را جوهری کرد پای برگه را مهر کرد و رفت به جبهه .

قبل از شهادت شان برای شان رفتیم خواستگاری و جواب بله را گرفتیم و منتظر او بودیم که بیاید  هر چه منتظر ماندیم نیامد تا این که خبر شهادتش را آوردند .

هنگام رفتن به جبهه بسیار خوشحال بود چون اولین نفری بود که در روستای به جبهه می رفت برای همین خیلی مردم برای استقبال او می آمدند . بچه ها را تشویق می کرد به درس خواندن و می گفت:« مدرسه هم سنگر ماست .»

عید نوروز که می شد بچه های پایگاه با هم جمع می شدند و برای خانواده شهدا هدیه می گرفتند و به خانه شان می رفتند  


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد