*وصیتنامه شهید علی یوسف زاده*
بسم رب الشهداء و الصدقین
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
ان الله اشتری من المومنین انفسهم اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون
به چه زیباست که خریدار و مشتری انسان باشد و چه والا و پر عظمت است انسانی که از تمام زشتیها وارسته و به این کمال و سعات رسیده باشد که خدایش خریدار او باشد او را به دست زشتترین انسان های روی زمین بکشد و به نزد خویش برد.
با سلام بر مهدی موعود امام زمان(عج)آن منجی بشریت و بر قرار کنندۀ عمل جهانی اسلام بر ولی فقیهان و راه گشای رهمان قلب تپنده است امت اسلامی حضرت امام خمینی روحی الفداء و سلام بر معلم شهادت و پرچمدار مبارزه با ظلم امام حسین(ع) آن پرچمدار شهیدان که در طول تاریخ شیفتگان و عاشقانی داشته و دارد و رزمندگان اسلام نمونه ای از آن عاشقان و دلباختگان هستند.
هر انسانی قبل از مرگش باید به سه مطلب نظر کند. اول چه بوده است و چگونه به وجود آمده است یا تولد یافته. دوم از کجا آمده و چرا آمده. سوم کجا خواهد رفت و چگونه باید برود و یک انسان متعهد و مسلمان و کسی که معلمش حسین باشد باید برای این سه مطلب جواب داشته باشد مگر نه اینکه خداوند خلقت جن و انس را برای عبادت می داند که می فرماید ( ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) آیا جهاد در راه خدا بجز عبادت می تواند باشد مگر نه اینکه سرور شهیدان در آخرین گفته هایش فرموده اند ( لا اری الموت الا السعاده) برای ما نیست مرگی مگر سهادت چون خونی که در راه خدا بر زمین می ریزد به مقدار قطرات انسان متعهد تربیت می کند .
همسرم و همسنگرم در اینجا لازم است از شما تشکر کنم که از زمانی که با هم بودیم بعنوان یک هم فکر مرا یاری کردی مبادا با شهید شدن من به خود نومیدی راه دهی بدان ما در راه آن از همه چیز خود صرف نظر می کنیم آن اسلام است و بس .
همانگونه که در وصیت نامه خصوصی خود که در منزل موجود است ذکر کرده ام باز هم متذکر می شوم در صورتی که جنازه ام به دست شما رسید بدون هر گونه تجملات مرا دفن کنید فقط سفارش می کنم که مرا در گلستان میانده چابکسر بخاک بسپارید گرچه در قربت است ولی می خواهم به بچه هایم بیشتر نزدیک باشم دوست دارم هر شب جمعه بچه هایم به مزارم آمده تا برایم قرآنی بخوانند لذا از این جهت است که وصیت می کنم که مرا در گلستان میانده چابکسر به خاک بسپارید در پایان همسرم نمی خواهم به بچه ها بگوئی که پدر به مسافرت رفته نمی خواهم به بچه هایم بگوئی که پدر می آید . می خواهم به بچه ها بگوئی پدر رفته بود تا اسلام را یاری کند می خواهم به بچه هایم بگوئی پدر برای جهاد رفته رفته بود تا متجاوز را سرنگون کنند رفته بود حق مظلوم را از ظالم بگیرد ظالمی که بچه هائی را بی پدر کرده زنهائی را بی شوهر کرده ظالمی که در تاریکی شب مثل عقرب به مظلومان نیش می زند ظالمی که توپهای دور بر دوش در شبهای تاریک و سرد زمستان به خانه های مردم بی گناه نشانه روی می شد و خانه را بر سر مظلومان خراب می کرد ظالمی که می خواست نور خدا در سرزمین امام زمان (عج) خاموش کند و خدا و خلاصه ظالمی که نمی توانست ببیند که در کشوری حکومت دارد که در کشوری حکومت دارد که رأس آن حکومت ولی فقیه است ولی فقیه ائی که کشتی توفان زده را به ساحل هدایت کرده ولی فقیه ائی که دلش برای محرومان می طپد آری پدر به ندای امامش لبیک گفته و خدایش نام او را طلبیده و او را به دست زشت ترین انسانهای روی زمین کشته و نزد خود برده اینجا است ماجرای پدر . پدر برنمی گردد ولی می شود به پدر رسید اگر راه پدر را ادامه دهید .
چند کلمه ائی با فرزندانم صحبت کنم فرزندانم نور چشمانم از شهادت پدرتان خوشحال باشید که شما نیز به فرزندان شهید ملحق شدید بدانید که فرزند امام حسین در راه اسلام چه سختیها تحمل کردن دعا کنید خداوند به طول عمر امام بیفزاید دختران عزیزم صدیقه و حمیده چند چیز است که پدرتان از شما نور چشمانم می خواهد یک هیچ وقت هدف شهدا را فراموش نکنید دوم به تحصیل خود ادامه دهید خصوصاً درسهای دینی را سعی کنید بیشتر به 76 طرف قرآن برویم سوم قدر مادرتان را بدانید چون مادری دارید فداکاری مادری که از زمانی با هم بوده ایم در تمام این مدت پدرتان را یاری کرده و من هیچ وقت خود را لایق این زن باگذشت و فداکار نمی دیده ام پس به شما سفارش می کنم به اینکه هیچ وقت نخواهید قلب مادرتان را بدرد بیاورید چون اگر مادرتان از شما ناراحت شود انگار مرا آزرده اید .
در پایان باید تشکر کنم از پدر و مادرم و خواهران و برادرانم از خبر شهادت من خوشحال باشید و شکرانه خدا را بجای آورده که شما یکی از خانواده هایی هستید که فرزند کوچک و حقیر خود را در راه اسلام دادید . ( هر انسانی اگر کمی به هدف فکر کند در میابد که در راه خدا گذشت از جان و مال و فرزند و غیره چقدر آسان و شیرین است چون هدف به خدا رسیدن و سیر الی الله است .) پس مژده باد به آن کسانی که در این جهت گام برمیدارند در اینجا لازم است به بردران مسئول تذکری بدهم و آن این است که بدانید این مسئولیتها همه امانت است و جمهوری اسلامی ما را امین دانسته و به ما مسئولیت واگذار کرده پس انشاء الله کوشا باشیم که بتوانیم امین در امانت باشیم .
صحبتی با امت شهید پرور دارم و آن صحبت است که قدر امام را بدانید و این امانت الهی را حفظ کنید همه ما می دانیم که این امام بود که ما را به اسلام برگرداند و به ما عزت اسلامی بخشید پس خدای ناکرده مبادا روزی نسبت به فرمایش گهربارش سهل انگاری کنیم که خدای ناکرده چنین کنیم خداوند متعال عذابمان خواهد نمود و کیفر داریم .
خدایا! عشق و علاقه ما را به اسلام عزیزمان فزونی بخش و نفرت ما نسبت به دشمنان امام فزون فرما . بار خدایا بسویت می آیم به دست خالی مرا دریاب خدایا! خجالت دارم خدایا این تن رنجور و استخوانی من تاب عذاب تو را ندارد پس خدایا مرا دریاب .
به خاک ار چکد خونم از قلب پاک خمینی خمینی نویسد به خاک
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج)