*وصيتنامه شهيد اسماعيل يعقوبي گلوردي*
بسمه تعالي
الَّذينَ آمنوا وَ هاجَرو وَ جاهَدو في سَبيلِ اللهِ بِاموالِهِم وَ اَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجة عِندَالله
آنانكه گرويدند و هجرت گزيدند و جهاد كردند در راه خدا به مالهايشان و جانهايشان، بزرگترند به مرتبه نزد خدا و آن گروه ايشانند كميابان. (سوره توبه/ آيه 19)
حمد و سپاس خداي را كه صاحب و قادر است بر هل كل شيء قدير و درود و سلام بر حضرت محمد (ص) و اوصياء گرامي او باد كه باب مدينةالعلماند و سلام و درود بيپايان به پيشگاه بزرگ رهبر كبير انقلاب، امام امت، بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران.
بار خدايا! كولهبار سفر بستم به سوي تو ميآيم، اما در اين كولهبار هيچ ندارم به جز گناه امّا اميد به رحمت تو دارم چون تو رحمان و رحيم هستي. خدايا! تو ميداني كه فقط براي تو و براي رضاي تو به جبهه آمدم و چيزي نيست كه مرا وادار به اين امر كند كه تو فعلاً مرا مختار كردهاي. من آزادانه اين راه را انتخاب كردهام و راه حسين را برگزيدم چونكه اين راه، راه سعادت و نيكبختي دنيا و آخرت است. حالا آمدهام كه جانم را فداي راه حسين تو نمايم و اين را ميدانم كه دنيا گذرگاه است و همه ما بايد از اين دنيا سفر كنيم و ميدانم تو هستي كه اين جان را به موقع ميگيري، امّا معبودا تو ميداني كه من خالصانه براي تو آمدهام. من از همه چيزهايي كه تو به من عنايت فرمودهاي، ميگذرم و تو هم با فضل بيپايانت با من رفتار كرده و از گناهان من درگذر كه (انِّكَ اَنتَ غَفور الرَّحيم) محبوبا! من به امر هَل مِن ناصر يَنصُرني حسين كه سالها پيش فرمود لبيك گفته آمدهام تو خودت فرمودهاي يك قدم بيا، من يك ذرع ميآيم، حالا من آمدهام هر كاري كه تو صلاح ميداني با من بكن. من مطيع امر تو هستم. امّا اگر شهادت كه بالاترين درجه يك انسان است، اگر آن درجه نصيب من شد، دوست دارم آرم سپاه بر روي قلب من گذاشته تا در قبر هم ولايت فقيه بر من حكومت كند. إنشاءلله.
امّا سخني دارم براي تو اي پدر عزيز و مهربان خودم. ميدانم كه مرا با چه مشكلاتي بزرگ كردهاي، من دراين مدت عمر خود كاري برايت نكردم و فرزند خوبي برايت نبودم، امّا همين قدر به تو ميگويم كه خوشحال باش كه فرزند تو منافق درنيامد و يك مسلمان آزاده بود و در راه حسين خود به شهادت رسيد و شما در آن دنيا در صف پدران شهيد هستيد. پدراني كه امام پدر همه شهدا؛ يعني امام امت هم در آن صف قرار دارد و اميدوارم كه بتوانم در آن دنيا موجب سربلندي شما باشم. هر آنچه اين دنيا نبودم و اميدوارم شما هم با مهر پدري خود مرا حلال كنيد.
و امّا تو اي مادرم و اي نور چشمام! ميدانم كه داغ جوان برايت مشكل است و شما هم دل خود را به ياد حضرت زينب بيانداز و صبور باش و اميدوارم كه شما هم مرا حلال كنيد و ناراحت نباشيد كه فرزندي را از دست دادهايد چون همهي ما امانتي بوديم نزد شما و خدا اين امانت را گرفت.
و امّا شما اي خواهران عزيزم! اين سفارشي است كه تمام شهدا كردهاند و من هم به شما تذكر ميدهم كه حجاب را رعايت كنيد كه إنشاءالله اين كار را خواهيد كرد. امّا شما اي برادران عزيزم نماز را، نماز را فراموش نكنيد و نماز را بخوانيد و در نماز جمعهها شركت نماييد و جبهه را فراموش نكنيد كه امروز، روز آزمايش الهي ميباشد و امّا شما اي همسر عزيز و مهربان و شما اي دختر خوب و مهربان و اي پسر عزيزم! شما نور چشمان من هستيد امّا امام قلب من است بدون چشم ميشود زندگي كرد اما بدون قلب نميشود و ديگر اينكه همسرم! ميدانم كه در اين مدت زندگي خودم يك همسر خوبي برايت نبودم اما اميدوارم كه مرا ببخشيد. همسرم! با ذكر خدا خود را آرامش بده، همانگونه در شهادت برادرت صبر نمودهاي، در شهادت اين حقير هم صبر نما كه خداوند صبركنندگان را دوست دارد و در تربيت فرزندان سخت كوشا باشيد. چون در آينده آنها را فرزند شهيد ميدانند طوري آنها را تربيت كن احساس نبودن پدر را در كنار خود نكنند. هر آنچه بنده هم در كنارشان كم بودم.
امّا سفارشي به شما برادران عزيز گلورديها، اي برادران دنيا هيچ ارزشي ندارد، پس قدر همديگر را بدانيد و اخوت و برادري را حفظ كنيد و از اختلافات پرهيز نماييد.
و امّا قبر مرا در كنار برادر خانم شهيدم، يحيي صادقي بگذاريد؛ چون مشتاق زيارت ايشان هستم. و امّا وصي بنده پدرم ميباشد و ناظرم همسرم ميباشد. از مالهايي كه دارم قرضهاي مرا بدهيد.
والسلام
اسماعيل يعقوبي
20/9/66
خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي، خميني را نگهدار.