نام پدر : علی رضا
تاریخ تولد :1347/10/04
تاریخ شهادت : 1365/11/11
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید اسحاق یونس پور*

 

به خواهران عزیزم توصیه می کنم با حفظ حجاب خود جامعه را از آسیب و آفات ایمن کنند.پیرو ولایت فقیه باشید تا انقلاب اسلامی حفظ شود و راه شهدا تداوم یابد.به دیدار خانواده شهدا بروید.دوستی را برای خود برگزینید که به هنگام مشکلات با شما همیاری کند و به ایمان شما بیفزاید.در تکایا و مساجد در مراسم های عزاداری ائمه علیهم الاسلام حضور پیدا کنید..وقت خود را به بطالت نگذرانید و به مطالعه بپردازید. از حرام دوری کنید و برای کسب روزی حلال تلاش کنید تا خانواده تان در آسایش و رفاه قرار بگیرند.                     


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

اسحاق یونس پور بهنمیری ،

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

4/10/1347، شهرستان بهنمیر، روستای دارابدین، (تولدش مصادف با تولد حضرت امام (ره) بود.)

3- نام و شغل پدر :

علی رضا، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

حلیمه جهانی بهنمیری، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هفت فرزند، فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی : ـــــــــــ

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ـــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه ابتدایی شهید سیدجلیل حسینی روستای دارابدین (6 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله در انجام کارهای مزرعه به والدین یاری می رساند و در بیرون از منزل هم به کار مشغول می شد و مزد روزانه اش را به والدین می داد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

ـــــــــــ ، بخاطر مشکل اقتصادی از ادامه تحصیل دست کشید.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :انج

انجام داد

2- یگان اعزام کننده :ارتش ]                     سپاه]

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

تاریخ 30/7/65، از سپاه بابلسر، به خدمت اعزام شد او 3 ماه آموزشی اش را در بندرگز گذراند و سپس به شلمچه اعزام شد.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با والدین و دیگر اعضای خانواده بسیار خوب و دوست داشتنی بود. همه او را دوست داشتند و ایشان نیز علاقه ای بیش از اندازه به آنان داشت. در انجام کار های منزل و مزرعه، به آنها یاری می رساند.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــ ، کشاورزی، گچ کاری

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــ ، آزاد

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: از سال 59

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

پدرش می گوید: به همراه عموی خود که روحانی بود به قم رفت و با شخصیت امام آشنا شد و به ایشان علاقه مند شد.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بود و با سپاه و بسیج همکاری می کرد خصوصاً اینکه در اوایل انقلاب کار نگهبانی را انجام می داد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ـــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

تاریخ 11/11/65، در شلمچه عملیات کربلای 5 به درجه شهادت نائل آمد.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

پیکر پاک و نورانی اش 23/12/65 در مسجد صاحب الزمان (ع) روستای دارابدین خاکسپاری شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید می گوید: فرزندم از همان کودکی به مسجد می رفت و نماز می خواند و در مراسم های عزاداری شرکت می کرد. عشق و علاقۀ زیادی به من و مادرش داشت. از لحاظ جنب و جوش از دیگر فرزندان بهتر بود حتی برای پدرم بسیار زحمت کشید. با برادرها بسیار خوب بود. و به همراه برادر بزرگترش کار می کرد.

هیچ گاه نمازش را ترک نمی کرد اول نماز می خواند و سپس ناهار یا شام خود را می خورد در کلاس های بسیج شرکت می کرد. اسلحه شناسی را کاملاً یاد گرفته بود و اسلحه اش را به منزل می آورد. او به همراه عموی خود که روحانی بود به قم رفت و با شخصیت امام آشنا شد و به ایشان علاقه مند شد. تا جایی که در سخنرانیهای روحانیون شرکت می کرد. علاقه زیادی نسبت به اهل بیت داشت و در محرم لباس سیاه می پوشید و به مردم آب می داد. هر جمعه به نماز جمعه می رفت. نسبت به حلال و حرام بسیار دقت می کرد اگر چیزی می آوردم و به او می دادم تا از حلال بودن آن مطمئن نمی شد به آن دست نمی زد.