نام پدر : حیدر
تاریخ تولد :1345/03/02
تاریخ شهادت : 1367/04/04
محل شهادت : جزیره مجنون

وصیت نامه

 

 

*وصیت نامه شهید منوچهر(جواد) یحیی زاده گنجی*

 

 

و لا تحسبن الذین   قتلوا  فی سبیل الله  امواتا  بل احیاء عند ربهم  یرزقون

 و با سلام ودرود به رهبر کبیر انقلاب   اسلامی ایران  و نائب بر حق   امام علیه السلام  و با سلام ودرود بر شهدای صدر اسلام  تا انقلاب  و جنگ تحمیلی  ایران   با ایثار خونشان  در خت  اسلام را ابیاری کردند؛  و  و رحمت  خدا  بر شما  ملت  دلاور  و همیشه در صحنه  گنج افروز   که با هدیه کردن جان  و مال خود این انقلاب  خونین  را یاری  کرده اید.

شهادت  تقدیری است الهی که  نصیب همه افراد نمی شود و اینججانب بر حسب  وظیفه  شرعی و حکم  خدا  و به فرمان  امام امت  که فرمود  رفتن به جبهه و دفاع از اسلام  واجیب کفائی است  و جبهه ها را پر کنید و عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شدم تا  از اسلام عزیز دفاع کنم. پیام من به شما  ملت همیشه  در صحنه  و شهید پرور گنج افروز این است  که نائب امام زمان  و این پیر جماران  را هرگز , هرگز تنها نگذارید و جبهه ها را خالینکنید و تا این  ساعت  که جبهه  ها راپر  کردید برای همیشه  جبهه ها را  پر نگهدارید.

 جبهه تجلی  بخش آرمانهای قلیی  رزمندگان و جایگاه آقا امام زمان  ( عج )  است  جبهه  مکان عاشقان  الله است.  هر کس که بخواهد از این  منجلاب  دنیا  نجات  پیدا کند باید هدف خود را مشخص  کندو به راهی  برود  که امامان  ما رفتعه اند .

  ای ملت شهید پرور!  مبادا دنیا را برای خودتان آباد کنید.  و دل ببندید و خودتان  را  در آن غرق کنید که  نجات یافتن  از آن کار مشکلی  است به فرمایش حضرت علی علیه السلام  دوستی دنیا منشاء همه خطرهاست.

  اما وصیتم به همه ش ما عزیزان این است که به پدر ومادر خود نیکی کنید  که پدر ومادر میوه کم یابی هستند  و حضرت محمد می فرماید  که خشنودی  والدین  خشنودی خداست و نیز خشنودی  خداوند خشنودی  والدین  است   و من از پدر ومادر خودم می خواهمم اگر بدی در حقشان کردم   مرا به بزرگی خودشان عفو نمایند.  نیز ازشما ملت می خواهم  مه هرکس  در هر پست   و مقامی است  باید  خود را برای  خدمت  به انقلاب   آماده  سازدو گرنه مدیون  خون شهیدان  است  و من از شما عاجزانه می خواهم که دست از اختلافات بر داریددوهمه باهم  در هر پست  و مقامی هستید  باهم  کار کنید و نگذارید دشمن   از این موقعیت سوء استفاده کند و از شما  ملت  همیشه  در صحنه  می خواهم  که در هنگام  گریه کردن  برای من بیاد سردار اسلام  حسین علیه السلام  باشید که بالبی   تشنه  و سری  از تن جدا  جان خود را  در راه اسلام  داد  و با یاد طفل  سقط شده  حضرت فاطمه زهرا  سلام الله علیها  و بیاد فرق   شکسته مولا اشک بریزید و نیز  شکر خدا را به جای  آورید که  این امامت  الهی  را اینگونه  تربیت  کردید و تقدیم  او نمودید. از شما  ملت  شهید پرور می خواهم  که با  دلی  شکسته  دعا کنید و از خدا بخواهید که فرج  آقا امام  زمان  عج الله  تعالی  فرجه شریف  را هرچه  زودتر نزدیک  بفرماید و دعا کنید  که پیر جماران  را تا  ظهور آقا  سلامت  بدارد و هرچه  زودتر آتش  جنگ  را به نفع  اسلام  و مسلمین  بپایان  برساند. ان شالله

 الها! ترا شکر می گویم که مرا به جایگاه  عاشقانت  و تشنگان دیدارت  و شهادت  در رهت  رهنمون کردی  پروردگارا، مولا جان   ترا می ستایم که راه شهادت  را برهت  من  گشودی  دوست دارم  در راهت و در رسیدن به لقایت نه یکبار بلکه صدها  بار این  جسم فانی  و بی ارزشم  را گلوله  های سرخ  وآتشین  و ترکشهای  توپ  وخمپاره  و دشمنانت بدرند و پاره  پاره کنند تا وجود خاکیم را نابود سازند و عاشقانه  بسوزم   و به تو  بپیوندم  اگر جنازه  ام  بدستتان   رسید  مرا نخست به منزل  پدرم ببرید و در آنجا   قدری  مصیبت حضرت  علی اکبر حسین ( ع)  خوانده  شود تا بیاد واقعه  جانسوز کربلا  حسین ( ع )   بیفتد و اشک  بریزید باشد  که مورد شفاعت  آن بزرگوار واقع شویم در ضمن  از شما  مردم  می خواهم  که حامی  این  بسیج  و انجمن  اسلامی  محل باشید که  بحق  حامی  اسلام  و مسلمین می باشند.

 از برادران وخوااهران خود می خواهم  که صبر پیشه  خود کنند و از خواهران خود می خواهم که زینب گونه  زندگی  کنند و حجاب  را کاملا  حفظ نمایند و از برادران  می خواهم  در کارهایشان  مصمم و تا خون  در رگشان  دارند در راه اسلام  و قرآن  و خدمت  کنند.

والسلام

شب  سه شنبه17/1/1366

خدایا! خدایا! تا انقلاب  مهدی خمینی را نگهدار

جواد یحیی زاده  گنجی

 


زندگی نامه

*زندگی نامه شهید منوچهر (جواد) يحيي­زاده گنجي*

 

نام پدر:  

در دوّم خرداد 1345، كودكي، چشم­هاي پرفروغش را به روي دنيا گشود كه بعدها سرو بلند طبیعت زیبای «پايين­‌گنج­افروز» بابل شد؛ كودكي که با پدرانه‌های «حیدر» و مادرانه‌های «نجیبه» قد کشید.

منوچهر دوره ابتدائي تحصیل را در مؤسسه «گنج دانش» زادگاهش گذراند. سپس با اتمام دوره راهنمايي در مدرسه «شهيد اسماعيل­نژاد» فعلی بابل ،  وارد مدرسه «آيت­الله طالقاني» شد و در رشته علوم تجربي ادامه تحصیل داد.

در بیان تقیدات دینی او، باید گفت که در ادای واجبات و مستحبات می‌کوشید و از انجام محرمات دوری می‌کرد. با قرآن، این منبع نور و رحمت نیز مانوس بود و در عمل به آن، کوشا. علاوه بر آن، با الگوپذیری از سیره اهل‌بیت(ع)، همواره در پی کسب کمال معنوی و انسانی بود.

او که هماره خود را به زیور فضائل نیک می‌آراست، در ادب و تواضع نسبت به والدین، زبانزد بود و در اطاعت‌پذیری از آنان، پیشتاز. با دیگران نیز با گشاده‌رویی و ملاطفت رفتار می‌کرد و نزدشان از محبوبیتی خاص بهره‌مند بود.

با شروع جنگ تحميلي، با آن­كه اشتياق چيدن خوشه­هاي علم و معرفت در وجودش موج مي­زد، امّا دلش براي جبهه­ها مي­تپيد. او هر چند مدرسه را سنگر مي­دانست، امّا در پي سنگر بزرگ­تر و باارزش‌تري بود. او با اين هدف، از سال 62 در كنار تحصيل، رهسپار جبهه­ها شد. تا این‌که در رشته زیست‌شناسی دانشگاه مشهد پذیرفته شد.

او در عملیات بدر و قدس نیز، دوشادوش دیگر رزمندگان به دفاع از وطن پرداخت.

در 4 اردیبهشت 1365 به عضویت سپاه در آمد و با تعهدی عمیق‌تر به خدمتش ادامه داد.

منوچهر در 30 فروردین 1367 در کسوت مسئول دسته گردان مسلم، راهی جزیره مجنون شد.

و در نهایت، او در 4 تیر 1367 در همین منطقه مجنون به درجه والای شهادت نائل آمد. سپس پیکر پاکش را ـ در حالي‌كه يك دست و پا نداشت ـ در باران اشك، در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند. جمعيت زياد روز تشييع، گواه از محبوبيت اين دانشجوي شهيد در دل مردم گنج­افروز بود.