نام پدر : نادر
تاریخ تولد :1343/08/02
تاریخ شهادت : 1365/06/10
محل شهادت : مریوان

وصیت نامه

* وصیت نامه شهید صفدر ولی پور*

 

بسم الله الرحمن الرحیم

   مادرم و پدرم! اگر شهید شدم و یا مردم در آخرین جمعه هر ماه(ماه هایی که هوا گرم است) برای من چند پارچ شربت بدهید تا مردم رفع تشنگی نمایند و شما اعضای خانواده ام هر کدام در هفته جهت شادی روحم 2 رکعت نماز بخوانید و شما بستگان و فامیلانم در زمان حیاتم خیلی خیلی باعث زحمت شما شدم لذا پس از مرگم، خیلی مزاحم شما نمی شوم بدین جهت گفتم(خیلی مزاحم شما نشوم) که یکی از نعمت های خدا نسیان و فراموشی است بعد از مدتی نیز من هم فراموش می شوم. غرض، هر وقت به یاد من افتادید (البته روزی یا هفته ای یک بار) بر من حمد و سوره بخوانید از برادران مرثیه خوان و نوحه خوان خواهش می کنم در مصیبت هایشان هرگز از من نامی نبرده و از کثرت مصیبت در مراسم واقعاً پرهیز نمائید، چون می دانم هر چه مصیبت بیشتر باشد، مردم و بازماندگان خسته تر می شوند ( و شیون خانم هایی که از بستگان هستند بیشتر می گردد و من نمی خواهم حتی صدای یک ناله هم بگوش نامحرم برسد.)

   از پدر و مادرم و از همه فامیلان نزدیکم خواهش می کنم و بسیار بسیار عاجزانه خواهش می کنم که آن طور که شایسته است با مسائل برخورد نمایند. خانواده ام آگاهی دارند که من تا چه اندازه از شیون و زاری و گریه نفرت داشته ام و دارم، خدای ناکرده آن طور نباشد که خودم به این درد دچار شوم و روحم را خودم آزار دهم.

   پدر و مادرم! وقتی که دوستانم شهید شدند، من قبل از تشییع جنازه آنها به پیش خانواده شان می رفتم و به آنها دلداری می دادم و آنها چقدر جالب با مسئله شهادت فرزندشان برخورد می کردند. پدرم! من همیشه اولین داوطلب بودم به دوستانم گفتم که خانواده ام از شهادت من ناله و زاری نخواهند کرد. خدای ناکرده شما خلاف آن را ثابت نکنید تا من هم پیش دوستان شهیدم و هم پیش دوستان شهید آینده ام سرافکنده و دروغگو شمرده نشوم ( آه چقدر برایم سخت و دشوار و دردناک است و باعث سرافکنده بودنم خواهد بود که چند نفری زیر بازوی پدر و مادرم را بگیرند و یا برادر و خواهرانم صدای گریه آنها حتی کمی آن طرف تر برود.)

   به خدای بزرگ که شاهد اعمال همه است سوگند که اکنون اشک در چشمان من حلقه زده شاید شما بگوئید اشکِ فلان یا فلان بوده ولی من خود نمی دانم چه اشکی است. هر چند که مرگ به طرف انسان ها می آید، ولی من نیز می توانم از مرگ بگریزم. ولی به خدا هیچ وقت از مرگ فرار نکرده ام، آخر انسان که با مرگ چیزی را از دست نمی دهد و زندگیش  تمام نمی شود. همانطور که می دانید شما خانواده عزیز و بستگان بسیار بسیار دوست داشتنی ام، ما زندگی فقیرانه ای داشته ایم و این بر کسی پوشیده نبوده و نیست. زندگی ما زندگی مسافری بود که هر لحظه امکان حرکتش است. بگذارید مراسم های حقیر نیز فقیرانه باشد.

    مادرم و پدرم و بستگانم! این خدمت، بخصوص، خدمت در تخریب واقعاً برای من نعمت بود. هر چند که اکنون خیلی ضعیف و گنهکارم ولی تغییراتی نیز در من به وجود آمده و زرق و برق های (هر چند که ما فقط آنها را پشت ویترین ها می دیدیم) زندگی به کلی برای من از بین رفته است. چون هر روز امکان داشته و دارد که آخرین روز عمر من باشد، پس این همه گناه چرا؟ 

   من داوطلبانه به اکیپ شهدای تخریب پیوسته تا بتوانم بار گرانی که چون کوه بر دوشم سنگینی می کند و ذره ای از دینم را به اسلام و امام و ایران و ملت ادا نمایم.

   پدر و مادر عزیزم! شما نیز مرا دوست بدارید و خدا انشاءالله مرا دوست دارد. شما دلتان نمی خواهد که من با خدا دوست باشم ( اگر دلتان می خواهد) آیا من نباید به پیش کسی بروم که مرا دوست دارد.

********************************


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

صفدر ولی پور، طاهر

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

20/8/1343، روستای سرخ کلای زیرآب، شهرستان سوادکوه

3- نام و شغل پدر :

نادر، کارگر بازنشسته جنگلداری

4- نام و شغل مادر:

ننه مار عباسی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

چهار فرزند، فرزند اول

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

همیشه نمازش را اول وقت به جا می آورد و بیشتر وقت ها برای خواندن نماز به مسجد می رفت. هر ماه پنج روزش را روزه می گرفت. دعای کمیل را همواره بر لب داشت.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

قرآن خواندن، وضو گرفتن و نماز خواندن توسط خانواده تا حدودی آموزش دید.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه رازی در  روستای سرخ کلا شهرستان سوادکوه

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی در شهر زیرآب شهرستان سوادکوه

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان نواب صفوی ، رشته فرهنگ و ادب در زیرآب

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در کارهای خانه کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دوم دبیرستان، به گفته مادر شهید بعد از ترک تحصیل به مدت یکسال در رستورانی در تهران کار می کرد که بعد آن به خدمت رفت.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

دوره آموزشی سه ماهه را در ساری گذراند.

از تاریخ 18/5/65 تا 10/6/67 در منطقه مریوان به عنوان تخریب چی که به علت شهادت از ادامه خدمت بازماند.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با پدر و مادرش خیلی خوب بود نهایت احترام را می گذاشت. در کارهای خانه خیلی کمک می کرد. علاقه شدیدی به پدرش داشت وقتی صبح بیدار می شد و می دید پدرش نیست و  به سرکار رفته است بسیار ناراحت می شد از این که با پدرش خداحافظی نکرده.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ ، کار در رستورانی در تهران )به مدت یک سال(

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ ، آزاد

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: بعد از ترک تحصیل

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه : ــــــــــــ

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : تخریب چی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 10/6/67 در منطقه مریوان براثر انفجار مین به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

سه روز بعد شهادت 13/6/67 در گلزار شهدا امامزاده کمال الدین روستای سرخ کلا از توابع شهرستان سوادکوه به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید می گوید : علاوه بر کتاب و مدرسه به ورزش های رزمی علاقه ی خاصی داشت و بیشتر وقتش را در باشگاه برای انجام فعالیت های رزمی می گذراند. او به موضوع حجاب اهمیت خاصی می داد به طوری که همیشه با خواهرانش راجع به این موضوع تاکید می کرد. بسیار مقید به رعایت حق الناس بود. هرگز نمی گذاشت حق کسی به اندازه یک تومان ضایع شود و به ما هم تاکید می کرد که مبادا حق کسی را تباه کنیم.

دوست شهید رمضان علی رضایی- می گوید: او جوانی سر به زیر و آرام بود و ما دوستان با او شوخی می کردیم  و می گفتیم: سرت را بالا بگیر راه برو . ارتباط خوبی با همه داشت به همه دوستان احترام می گذاشت.