نام پدر : همت
تاریخ تولد :1319/04/01
تاریخ شهادت : 1364/11/21
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

1 – شاید وصیت نوشت برای نوجوانی که سن و سالی را نگذراند ٬ بسیار یخت و مشکل است . وصیت نوشتن به معنای آن است که انسان خود را برای مرگ آماده می سازد و خود را آماده دیدار با خدایش می کند .
2 – اینک که در بین شما نیستم ٬ می دانم چه احساسی دارید . امیدوارم که ذره ای غصه نخورید . زیرا آن کس که به من جان داد و حیات داد ٬ اینک جانم را خرید و من با کمال میل جانم را تقدیمش می کنم و به سوی او باز می گردم . « انا لله و انا الیه راجعون » .
3 – شما که بند های دلتان را با بند های دنیا محکم گره کرده اید و با آرزهای پی در پی ٬ عمری دراز را برای خود محاسبه کرده اید و هیچ دردی از انسان های محروم را درک نمی کنید ! کمی فکر کنید .
4 – خدایا به من آن چنان ایمانی عطا کن تا در جریان پیچیده اجتماعی فرو نریزم .
5 – با خداوند پیمان می بندم که در عاشورا و کربلای حسین (ع) همراه باشم و سنگر راخالی نکنم ٬ تا موقعی که همه ی احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اهتزاز در آید .
6 – سلام مرا به رهبرم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد .

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

حشمت الله ولی پور

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1/4/1319 - سوادکوه

3- نام و شغل پدر :

همت  ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

گل پنبه  ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6 فرزند ، فرزند دوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در یک خانواده مذهبی که پدرش کشاورز و مادری خانه دار به دنیا آمد .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

شهید سواد نهضت آموزی داشته است .

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ـــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

جان ننه عشریه

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

6 فرزند ـ حسین ـ حسن ـ حجت ـ نصرت الله ـ صمد ـ عشرت

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با همه افراد خانواده مهربان بود و با همسر و فرزندان خود نیز رفتار خوبی داشتند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کارگر ذوب آهن

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

اداره البرز مرکزی

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

کارگر- 4/7/1350

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در پایگاه محل فعالیت داشتند .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

سه بار ـ 25/12/63 الی 25/4/64 سپاه سواد کوه ـ لشکر 25 کربلا

3/10/64   سپاه سوادکوه ـ لشکر 25 کربلا

27/11/62 الی21/1/63 -  سپاه سوادکوه ـ لشکر 25 کربلا ـ فاو

 

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

حدود 8 ماه و 25 روز

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

21/11/64 فاو- عملیات والفجر8 - مفقود

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

 شهید چند سال مفقود بود ودر سال 76 پیکر شهید توسط کمیته جست و جوی مفقودین پیدا شد.در گلزار شهدای روستای سرخ کلا به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

 

جان ننه عشریه - همسر شهید : آخرین باری که داشت به جبهه اعزام می شد بچه ام خیلی مریض بود و گفتم نرو و من دست تنها هستم ولی ایشان قبول نکرد و گفت : باید بروم . من هم بچه را گرفتم و به همراه او به عبدالحق رفتیم ایشان بدون اینکه متوجه بشوم بچه را گرفت و به بیمارستان برد و برایش دارو گرفت . زمانی که برگشتند من خیلی تعجب کردم و از آن جا با من خداحافظی کرد و به پل سفید رفتند و به جبهه اعزام شدند .

قربانعلی عشریه- برادر خانم شهید : زمانی که ایشان در جبهه بودند از طرف پایگاه سرخ کلا  فرشی را به عنوان هدیه آورده بودند ما آن را در خانه پهن کرده بودیم وقتی از جبهه آمدند و فرش را دیدند پرسیدند چه کسی این فرش را خرید و وقتی گفتیم از طرف پایگاه برای شما هدیه آوردند بسیار ناراحت شد و گفت:« من برای هدیه می جنگم ؟؟؟ من فقط برای دین و مملکتم می جنگم . این فرش را جمع کنید» و خیلی ناراحت شده بود .


وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد