نام پدر : عزیزاله
تاریخ تولد :1341/01/25
تاریخ شهادت : 1360/11/06
محل شهادت : آمل

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید جعفر هندویی*

 

به شما توصیه می کنم فرمانبردار محض ولایت فقیه باشید و از روحانیت متعهد پیروی کنید. با کسانی که با این انقلاب به مخالفت بر می خیزند مبارزه کنید چرا که آنان مخالف دین هستند و تا جایی که در توان دارید برای حفظ این انقلاب کوشا باشید. دفاع از مملکت و ناموس خود را مثل نماز و روزه واجب بدانید. همیشه در کارهایتان به خدا توکل کنید.قرآن بخوانید و به آن عمل کنید. از خواهرانم می خواهم که حجاب خود را رعایت نمایند.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

جعفر هندویی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

5/1/1341 هندوکلا- آمل

3- نام و شغل پدر :

عزیزالله ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

زینب ایزدی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6فرزند ـ فرزند پنجم بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش متولد شدندو در کنار پدر و مادر  مسائل دینی و مذهبی را اموخت .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

از بدو تولد تا 4 سالگی آمل ـ روستای هندوکلا

از 4 سالگی تا شهادت آمل

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان هندوکلا آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی آمل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

هنرستان آمل

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کارهای کشاورزی به پدر خود کمک می کردند .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید بعد از سال دوم دبیرستان به جبهه اعزام شدند .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و خوش رو ، فروتن ، متواضع و مهربان و خوش رفتار بودند .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

اعلامیه امام پخش می کرد و شعار می نوشت .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

مسئول پایگاه بسیج صاحب الزمان بود و فعالیت می کرد .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

2/11/59 الی 30/4/60ـسپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ خوزستان

15/7/60 الی 15/10/60 ـ سپاه آمل ـ لشکر 25 کربلا ـ سوسنگرد

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

9ماه و 2روز

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یکبار ترکش به پای چپ ـ سوسنگرد

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

6/11/60 درگیری با منافقین ـ آمل

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

9/11/60 گلزار شهدای هندوکلا ـ آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

عزت الله- برادر شهید : 29 ماه رمضان بود که ایشان افطار کردند و بعد به مسجد رفتند و نماز خواندند و بعد به سپاه رفتند بعد به طرف بیمارستان 17 شهریور  که منافقین جلوی آنها را می گیرند و کارتشان را می بینند که آنها پاسدار هستند آنها را رو به دیوار به خط کردند  و گفتند به امام و انقلاب توهین کنند ان ها هم علیه منافقین شعار می دادند که آن ها را به رگبار بستند و دو نفر از آنها زنده ماندند و بقیه به شهادت رسیدند .

عطاالله حسن ایرائی - دوست و همرزم شهید : ایشان که فرمانده پایگاه بودند جوان های زیادی را جذب می کردند . جوان هایی که خط مشی شان فرق داشت آنها را به پایگاه می اورد  به طوری که بعدها به جبهه رفتند یا شهید شدند یا جانباز شدند .

یک شب برای بازدید به پایگاه ها رفتیم  دیدیم یکی از نگهبان های موقع نگهبانی خواب است  ما اسلحه نگهبان را گرفتیم که نگهبان ترسید و بیدار شد و به نگهبان چیزی نگفت و گفت شما خسته هستید بروید استراحت کنید و کسی را جایگزین کرد .


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد