زندگینامه
سيد علي هاشمي كرويي در هشتم بهمن ماه سال 1348 در خانواده اي مذهبي در روستاي پايين كروكلاي بابل به دنيا مي آيد. پدرش مجتبي(برارجان)، كشاورز روستا و مادرش آمنه خاتون نجفي(فرزند حسن)، زني مومن و خانه دار است.
سيد علي فرزند اول خانواده به شمار مي آمد، از يك خانواده اي با 4 فرزند، 2 پسر و 2 دختر به نام هاي: علي، مريم، حسين و طاهره.
سيد علي هاشمي با افرادي چون شهيد سيد علي اكبر هاشمي كرويي(حسين) و سيد يوسف هاشمي كرويي(رمضان) و همچنين پسر عمويش سيد سقا هاشمي كرويي بسيار صميمي بود و دوران كودكي را با آنان سپري مي كرد. بيشتر مدت زمان زندگي اش در دوران كودكي همانند ديگر كودكان روستا به بازي و تفريح مي گذشت از انواع بازي هاي آن زمان تا ورزش فوتبال و واليبال در مزارع باير برنج و همچنين در زمين كاله ي زردكجار و كاله ي پشت مرغداري روستا. او در فوتبال دروازه بان بود. كمك به پدر در فصل كشاورزي و برنجكاري هم از ديگر كارهاي كودكان آن زمان روستا بود. در اين ميان شكار گنجشك و پرنده اي به نام تيكا با تفنگ بادي نيز از ديگر سرگرمي هاي سيد علي بود.
سيد علي هاشمي در سن 7 سالگي و در سال 1355، همانند ديگر دوستانش پا به دبستان روستا مي گذارد، وضعيت تحصيلي مناسبي نداشت و به دليل تهمت يكي از مديران مدرسه مبني بر شكستن شيشه پنجره از سوي او، و باور نداشتن حرفش مبني بر اينكه او چنين خطايي را مرتكب نشده است از مدرسه بيزار مي شود و ديگر پا به مدرسه نمي گذارد و ترك تحصيل مي كند.
او پس از سال دوم دبستان همانند ديگر دوستانش ترك تحصيل مي كند يعني سال 1357. ايشان دنبال حرفه و يا فن خاصي نمي رود و بيشتر به كار كشاورزي و شاليزاري در نيمه ي اول سال مي پردازد. هر چقدر رشد مي كرد وضعيت جسماني بهتري پيدا مي كرد و از قدرت جسماني مناسبي برخوردار بود.
سيد علي هاشمي در سال 1365 و در سن 17 سالگي با رسيدن به سن قانوني براي گذراندن دوره خدمت سربازي ثبت نام مي كند و دوره آموزشي يكماهه را در منطقه آموزشي وليك بابل، پشت سر مي گذارد و با سفارش پدر به خانه بر مي گردد تا پس از مدتي همراه پسر عمويش سقا به خدمت سربازي برود. پس از چند ماه به سپاه بابل مي رود و از آنجا مستقيم به منطقه عملياتي جنوب كشور و شلمچه اعزام مي شود.
علي هاشمي در منطقه به عنوان امدادگر فعاليت مي كرد و به دليل قدرت جسمي بالا مجروحان و شهدا را بر دوش خود حمل مي نمود و با طي نمودن فاصله اي به درون آمبولانس مي گذاشت تا به پشت جبهه هدايت شوند. چه بسا مادران و خانواده هاي شهيدي كه به دليل جانفشاني سيد علي هاشمي سال هاي سال، چشم انتظار پيكر مطهر فرزندشان نشدند.
پدرش برارجان كه بسيار دلواپس فرزندش بود تا شهر اهواز، هفت تپه و منطقه شلمچه هم مي رود، اما نمي تواند پسرش را پيدا كند تا شرايط بهتري را در جبهه براي فرزندش فراهم آورد
سيد علي هاشمي يكبار حين جابجايي مجروح تيري به كلاهش برخورد مي كند و پس از كمانه كردن تا حدودي به چشم چپش آسيب مي زند و احساس سوزش و درد مي كند، كه با مرخصي تشويقي به او و ورودش به روستا، از خانواده مخفي مي كند اما پدر متوجه مي شود و او را پيش زنده ياد علي اصغر مهدي پور مي برد تا كمكي خاطر جمع شود.
سيد علي هاشمي كرويي سرانجام در هشتم تير ماه سال 1367، يعني 4 روز پس از شهادت دوست دوران كودكي اش يعني شهيد سيد علي اكبر هاشمي كرويي و در سن 19 سالگي در منطقه شلمچه با اصابت سه تركش به قسمت هاي مختلف بدنش به شهادت مي رسد. يكي به پاي چپش اصابت مي كند، ديگري به بالاي چشم چپش كه باعث شكستكي و فرو رفتن در جمجمه اش مي شود و سومين تركش به گلويش اصابت مي كند كه باعث پارگي و بريدگي گلويش مي شود و جانش را براي حفظ كشورش از دست مي دهد و به مقام والاي شهادت مي رسد.
به اين ترتيب شهيد سيد علي هاشمي به عنوان چهاردهمين شهيد روستا به شهادت مي رسد و برگ زرين ديگري از كتاب تاريخ حماسه ماندگار روستايمان ايمن آباد و كروكلا و كشورمان ايران ورق مي خورد.
پس از ارسال خبر شهادت ايشان به اهالي و خانواده اش در روستا، پيكر مطهر شهيد سيد علي هاشمي كرويي پس از برگزاري مراسم شب وداع با خانواده اش، يازدهم تيرماه 1367، با شكوه خاصي پس از تشييع در شهرستان بابل، در روستاي ايمن آباد و سپس پايين كروكلا، در آرامگاه روستاي پايين كروكلا، كنار مسجد صاحب الزمان(عج) روستا و در كنار شهيداني چون شهيد سيد خليل هاشمي كرويي، شهيد سيد رحيم هاشمي كرويي و شهيد سيد باقر هاشمي كرويي، به خاك سپرده مي شود.
بر اساس آخرين تحقيقات، وصيت نامه اي از شهيد سيد علي هاشمي كرويي در دست نيست و به احتمال زياد وصيت نامه اي نداشته است.
از مهمترين ويژگي هاي اخلاقي شهيد سيد علي هاشمي مي توان به خوش اخلاقي، دلسوزي و رئوف بودنش اشاره داشت. دوستانش او را پسري پاكدل مي دانند و اينكه همواره در خدمت دوستانش بود و اگر كسي تقاضايي مي كرد جواب رد نمي داد و حتي از غذا و لقمه نزديك دهانش مي گذشت تا تقديم نيازمندي ديگر كند.
از جمله خواسته هاي شهيد سيد علي هاشمي كرويي اين بود كه بازي و ورزش رزمي بويژه كاراته را بصورت حرفه اي ادامه دهد، او كه تصاويري از بروس لي، محمد علي كِلِي، راكي و همچنين پله(اسطوره فوتبال جهان) را نصب شده بر ديوار اتاقش داشت، بسيار به اين مهم عشق مي ورزيد.