Toggle navigation
همه شهدا
شهدا گمنام
شهدای مدافع حرم و حریم
ایثارگران و جانبازان
خاطرات پرتغالی 2
مي گويم صدّام آن يكي گوش ات را هم ببرد...!!
در گيرو دار يكي از عمليات ها،تركشي به گوش هادي صادقي(بعدها شهید شد) اصابت كرد و كمي آن راخراش داد. ازسوزش جراحت،ناله مي كرد. بچّه ها ي رزمنده دورش را گرفته بودند و هر كدام يك جورايي دلداري اش مي دادند، اما شدّت دردش آن قدر زياد بود كه اين دلداري دادن ها هم افاقه نمي كرد تا اين كه زالپولي از راه رسيد. متوجّه ماجرا كه شد، روبه صادقي گفت:
ـ وقتي شيطنت مي كني و رو در روي عراقي ها مي ايستي، انتظار داري آنها دست رو ي دست بگذارند وشاهد ماجرا باشند؟ نه ،آقا از اين خبرها نيست!
بعد هم گفت:
ـ اگر يك بار ديگر شلوغ كني ، مي گويم صدّام آن يكي گوش ات را هم ببرد. با آن كه درد داشت ،ولي همراه با بچّه ها از اين حرف شهيد زالپولي زد زير خنده.
برگرفته از کتاب خاطرات پرتغالی - جواد صحرایی
ارسال دیدگاه
ارتباط با ما
درباره ما
اخبار
کلیه حقوق این سایت متعلق به کنگره شهدای استان مازندران می باشد.
ارسال اسناد مردمی
×
کد شهید :
نام :
پست الکترونیک :
تلفن :
عنوان :
فایل :
فایل :
فایل :
توضیحات :
×
ثبت یادواره
عنوان یادواره :
تاریخ شروع :
تاریخ پایان :
استان :
استان
آذربايجان شرقي
آذربايجان غربي
اردبيل
اصفهان
البرز
ايلام
بوشهر
تهران
چهارمحال و بختياري
خراسان جنوبي
خراسان رضوي
خراسان شمالي
خوزستان
زنجان
سمنان
سيستان و بلوچستان
فارس
قزوين
قم
كردستان
كرمان
كرمانشاه
كهگيلويه و بويراحمد
گلستان
گیلان
گيلان
لرستان
مازندران
مركزي
مفقود
هرمزگان
همدان
يزد
شهرستان :
شهرستان
پوستر :
نام ارسال کننده :
شماره تماس :
توضیحات :
×
رهگیری اسناد
کد رهگیری :